Loading...

داستان جالب (مرا بغل کن)

داستان جالب (مرا بغل کن)
روزی زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، دچار سر درد شدیدی شد.

شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى‌ حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد.

 

زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.»

 

زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند.

 

شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.»
زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.»

 

شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است.

0
بازخوردها
    ارسال نظر
    Day Deal
     

     همیشه با شما خواهیم بود

     

     

    فروشگاه اینترنتی دی دیل در فیسبوک     فروشگاه اینترنتی دی دیل در توییتر    فروشگاه اینترنتی دی دیل در اینستاگرام

      

      

    فروشگاه اینترنتی دی دیل در تلگرام      فروشگاه اینترنتی دی دیل در پینترنست     فروشگاه اینترنتی دیل دیل در آپارات

     

     

    فروشگاه اینترنتی دی دیل در فیسنما      دی دیل در کلوب    فروشگاه اینترنتی دیل دیل در لنزور 

                   

     

                 تماس با ما            

      

    021-33972251

     

    0935-9494634

     

    شنبه تا چهارشنبه

     

    ساعت 9 الی 17

     

    پنجشنبه ساعت

     

    9 الی 14

     

     

    کد کیو آر فروشگاه




    کوالا دیزاین؛ طراحی سایت، سئو، دیجیتال مار کتینگ

    برند ها