مردان دوست دارند تکیه‌گاه باشند؛

مردان، عاشق این هستند که مورد اعتماد قرار بگیرند. قدرت را بسیار دوست دارند و تمایل دارند که حضور مقتدارانه‌شان از ناحیهٔ زن، تحسین شود. طبع مرد به گونه‌ای است که دوست دارد تکیه‌گاه باشد. اگر زن، مرد را به عنوان تکیه‌گاه بپذیرد و باور کند هم احساس خوبی به او می‌دهد و هم اینکه در این بستر، قابلیت‌ها  و توانمندی‌هایش افزایش می‌یابد.

اما اگر رفتار زن به گونه‌ای باشد که گویی مرد را به عنوان تکیه‌گاه محکم و قابل اعتمادی قبول ندارد در این شرایط مرد، احساس خوبی نمی‌کند و تمایل به زندگی‌اش را از دست می‌دهد. حتی این خطر، پیش می‌آید که مرد در بیرون، جذب کسی شود که او را به عنوان یک تکیه‌گاه خوب قبول می‌کند.

گاهی در قصه‌های خیانت مرد، زن از این شکایت می‌کند که شوهر من با کسی ارتباط برقرار کرده که اتفاقاً از جهت ظاهر، هیچ برتری به من ندارد. در چنین شرایطی باید موضوع را در نوع رفتار و ارتباط آن زن با مرد جستجو کرد. چه بسا نوع برخورد آن شخصِ تازه وارد، احساس خوب تکیه‌گاه بودن را بیش از همسرش به مرد می‌دهد.

نقش یک معاون را بازی کنید؛

در یک شرکت یا مجموعهٔ اداری اگر چه معاون، اختیارات فراوانی دارد و حتی گاهی بخش قابل توجهی از کارها به دوش اوست اما در عین حال او به رئیس تکیه دارد. معاون طرح می‌دهد ایده می‌دهد ولی تا قبل از اینکه این تصمیم‌ها و برنامه‌هایش به امضاء و صلاحدید رئیس نرسد آن را اجرایی نمی‌کند. روشن است که چنین معاونی برای آقای رئیس بسیار دوست داشتنی است. اما اگر همین معاون، تصمیم‌های خودسرانه بگیرد و بدون در میان گذاشتن و صلاحدید رئیس، تصمیم بگیرد و برنامه‌ها را به پیش ببرد اوضاع به هم می‌ریزد و چه بسا رابطهٔ کاری آن‌ها کم‌کم به پایانش نزدیک شود.

دقت کنید که در زندگی مشترک اگر چه بنا بر تفاهم، همفکری، مشورت و کار تیمی است اما باید مرد را به عنوان مسئول و سرپرست تیم (خانواده) قبول کنید. تصمیم‌ها و برنامه‌هایتان را با او چک کنید. ضمن آنکه برنامه‌تان را ارائه می‌دهید و از آن دفاع می‌کنید اما اجرا و عملی کردن آن را به پس از تأیید همسرتان موکول کنید. جوری نشان دهید که حضور، فکر و نظر او خیلی تعیین کننده و مهم است. به او بگویید که او ستون، تکیه‌گاه و رکن این زندگی است.

از قدرت‌نمایی اجتناب کنید؛

متأسفانه برخی از زنان از آنجا که احساس می‌کنند خوش فکرتر هستند و تدبیر بهتری دارند تلاش می‌کنند زمام امور را به دست بگیرند. در چنین شرایطی تمایل دارند که تصمیم‌گیری کنند؛ برنامه‌ریزی کنند و حساب و کتاب‌ها و هزینه کردن‌های زندگی را خودشان انجام دهند.

آن‌ها احساس می‌کنند اگر کارها، دست شوهرشان باشد او همهٔ پول‌ها را هدر می‌دهد و با فکرها و تصمیم‌های غلط، تمام دستاوردهای یک عمر زندگی را به باد می‌دهد. البته منکر این نیستیم که گاهی واقعاً چنین است که برخی مردها رفتارهای غیرعاقلانه و عجولانه و غلط دارند. اما در این شرایط به جای اینکه فرمان را از دست او بگیرید باید او را در مدیریت زندگی، کمک کنید. اتفاقاً هر چه شما بیشتر بخواهید عنان کار را به دست بگیرید او تنبلی، سستی و بی مسئولیتش بیشتر می‌شود و در عین حال، چون فکر می‌کند اقتدارش شکسته شده است بهانه‌جویی و خشمش را زندگی می‌کند و روز به روز آرامش شما در این زندگی کمتر می‌شود. چنین مردی را باید با تشویق، تحسین و تأیید کردن کمک کرد تا اقتدارش را بیشتر زندگی کند و تکیه‌گاهی‌اش را در عمل نشان دهد.

قابل توجه مردان؛

زنان، تکیه‌خواه هستند؛

زنان، فطرتاً دوست دارند به کسی تکیه کنند و البته آن تکیه‌گاه، تکیه‌گاه محکمی باشد تا امنیت و آرامش را تجربه کنند. هیچ چیز برای یک زن، به اندازهٔ مردی که مقتدر، محکم، متعهد و مسئولیت‌پذیر و در عین حال با محبت و روحیهٔ حمایت‌کنندگی است جذابیت ندارد و در نقطهٔ مقابل اگر زن، احساس کند که مردش به هیچ عنوان، قابل تکیه کردن نیست پیوسته ملتهب است و احساس ناامنی می‌کند. در این شرایط حتی بیم آن می‌رود که شیطان به این زندگی نفوذ کند و زن به دنبال تکیه‌گاهی غلط در بیرون از این زندگی بگردد. بنابراین به عنوان یک مرد باید تمام همتتان این باشد که برای او یک تکیه‌گاه قوی و محکم در زندگی باشید.

اراده و استقلال رأی داشته باشید؛

هر رفتاری که اقتدار مرد را زیر سؤال ببرد یا آن را به عنوان موجودی ضعیف و سست نشان دهد برای زن، آزاردهنده است.

به عنوان مثال:

• مردی که تنبل و بی اراده است زن را به هم می‌ریزد.
• مردی را که در کار کردن و تلاش برای امرار معاش، جدیت و سخت کوشی از خود نشان نمی‌دهد؛
• تا نزدیک ظهر می‌خوابد؛
• زیاد تلویزیون تماشا می‌کند؛
• و با رفقا و دوستان وقت فراوانی را سپری می‌کند هرگز برای زن جذابیت ندارد.

اگر می‌خواهید در قلب زن نفوذ کنید در تلاش‌های اقتصادی جدی و پر تلاش باشید. (البته مراقب باشید دچار حرص و کم توجهی به همسر نشوید) از خود اراده نشان دهید؛ تنبلی نکنید و خود را به عنوان یک فرد مصمم و با اراده و عزم راسخ نشان دهید.

همچنین مردی که از خودش، فکر و نظر درست و محکمی ندارد و بسیار دهان‌بین است و پیوسته نگاه می‌کند که نظر دیگران چگونه است و مدام تحت‌تأثیر حرف دیگران از این شاخه به آن شاخه می‌پرد و تغییر رویه می‌دهد هرگز برای یک زن، مرد قابل اعتمادی نیست.

مرد باید در عین حال که مشورت می‌کند اما در نهایت این خودش باشد که تصمیم می‌گیرد نه اینکه مادر، خانواده، دوستان و اطرافیانش برای او تصمیم‌گیری و برنامه‌ریزی کنند.

تکیه‌گاه نباید خودش وابسته باشد؛

یکی از نشانه‌های ضعف مرد، این است که وابسته باشد. دقت کنید که اگر قرار است زن، به مردی تکیه کند نباید آن مرد، خودش تکیه‌اش به جایی و یا کسی دیگر باشد. مثلاً این ایرادی ندارد که مردی با پدرش کار کند بلکه بسیار هم خوب استاما اینکه مردی، دستش در جیب پدرش باشد (به گونه‌ای که پدر، هزینه‌ها و مخارج زندگی آن‌ها را تأمین کند) برای هر زنی آزاردهنده است. در واقع  این مرد به طور کامل، وابسته به پدرش است تا جایی که اگر او نباشد دچار عجز و ناتوانی برای حل مسائل و گذران زندگی‌اش می‌شود.

نمونه‌ای دیگر از این وابستگی‌ها انواع اعتیادهاست. مردی ممکن است در معنای عرفی کلمه معتاد باشد و مواد مخدر مصرف کند دیگری ممکن است به شدت رفیق‌باز باشد و ساعات زیادی از روز را با رفقایش سپری کند و یکی هم ممکن است معتاد به اینترنت باشد.

فرقی نمی‌کند هر نوع وابستگی که باشد به زن احساس ناامنی می‌دهد. او با خود احساس می‌کند چگونه به مردی که خودش به الکل، مادهٔ مخدر، دوست و رفیق، کبوتر، تلویزیون و اینترنت و  ماهواره و... به شدت وابستگی و اعتیاد دارد تکیه و اعتماد کند؟

برای اینکه در دل زن نفوذ کنید قائم به خودتان باشید و وابستگی‌ها را رها کنید و به عنوان یک تکیه‌گاه محکم و قابل اعتماد برای او باشید.