آموزش فشرده رابطه با خانواده همسر
در حال حاضر جامعه سنتي ما در حال گذار به مدرنيته است و اين موضوع خودش را به بغرنج ترين شکل نشان داده است. از يک طرف زوج هاي جوان امروزي خيلي بيشتر از قبل برايشان استقلال مهم است و ازطرف ديگر پدر و مادرها همچنان مي خواهند با قوانين نانوشته روزگار خودشان با عروس يا دامادشان رفتار کنند.
در اين موقعيت عجيب و غريب احتمال ايجاد چالش با خانواده همسر بيشتر و بيشتر مي شود. اما اختلاف با خانواده همسر معمولا از کجا نشأت مي گيرد و با آن بايد چه کار کرد؟
اختلاف از کجا مي آيد؟
حتما شنيده ايد که مي گويند ازدواج دختر و پسر تنها پيوند ۲ نفر نيست بلکه پيوند ۲ خانواده است يعني اين که پدر و مادر ما چنان در ما دروني شده اند و پدر و مادر همسرمان چنان در او دروني شده اند که انگار ۲ خانواده با هم ازدواج مي کند، نه يک نفر با يک نفر. خانواده هاي ما مهم ترين عامل شکل گيري شخصيت ما بوده اند. همين مي تواند پايه به وجود آمدن مشکلات ارتباطي با خانواده همسر باشد.
۱ - برخورد عاطفي با انتقاد از خانواده
ما همسرمان را فقط يک آدم مستقل مي بينيم اما او به خاطر سال ها زندگي با خانواده اش نمي تواند رابطه عاطفي با آنها را قطع کند. بنابراين وقتي که ما کوچک ترين انتقادي از خانواده همسرمان مي کنيم، به خود او هم برمي خورد. همان طور که گفتيم، ما داريم مستقيما به عامل شکل گيري شخصيت همسرمان انتقاد مي کنيم و تحمل اين براي او سخت است.
۲ - ازدواج دو سيستم بسته و باز با همديگر
هر خانواده اي براي خودش يک دولت است. با قوانين خودش، با شيوه هاي تربيتي خودش و با شيوه برخورد خودش با مشکلات. حالا تصور کنيد که اعضاي دو خانواده که قوانينشان از زمين تا آسمان با هم متفاوت است، بخواهند با هم ازدواج کنند؛ مثلا در يک خانواده صميميت در نهايت باشد و در يک خانواده به استقلال عاطفي اعضاي خانواده از همديگر خيلي تاکيد شود. معلوم است که بالاخره اين تلاقي مشکلاتي ايجاد مي کند که دامن هر سه خانواده را مي گيرد. هم خانواده دو نفره اي که تازه تشکيل شده است و هم خانواده همسران.
۳ - وابستگي شديد به خانواده
هروقت که يکي از زوجين خيلي بيشتر به خانواده همسرش وابسته باشد، چه از لحاظ فکري چه از لحاظ عاطفي و چه از لحاظ مالي، معمولا مشکلات عجيب و غريب تري در برخورد با خانواده همسر پيش مي آيد. البته اگر دو طرف هم وابسته باشند باز مشکل وجود دارد و دو طرف بيشتر براي رابطه با خانواده خودشان با همديگر رقابت مي کنند تا اين که بخواهند خانواده جديد را به سامان تر کنند.
اختلافات را چطور حل کنيم؟
براي اين که مشکلتان با خانواده همسرتان حل شود، حتما شما هم تا به حال چندين و چند توصيه عاميانه و عالمانه شنيده ايد؛ مثلا اين که «به آن ها رو نده» يا «تکليفت رو يک بار براي هميشه معلوم کن» يا «تو هم تو مسائلشون دخالت کن» يا «حرفاشون رو از اين گوش بشنو و از اون گوش در کن». البته اگر برگرديد و زندگي خود اين توصيه کنندگان را نگاه کنيد، مي بينيد که خودشان هم در اين مورد موفق نبوده اند يا اصلا موضوعيتي برايشان نداشته يا مشکلي با خانواده همسر خودشان نداشته اند يا اصلا مجردند. اما توصيه هايي که در ادامه مي آيد، از دل روانشناسي ايراني بيرون آمده است.
۱ - خانواده همسرتان را بشناسيد
شناخت خانواده همسر فقط دانستن نام و نام فاميل و تعداد اعضاي خانواده و ميزان درآمد و تحصيلاتشان نيست. شما بايد بدانيد که نوع رابطه اي که بر خانواده همسرتان حاکم است کدام است. نوع رابطه را هم همان طور که در بخش علت مشکلات گفتيم، از مرزهايي که بين آدم ها وجود دارد مي توانيد متوجه شويد. غير از اين بايد بدانيد چه کسي حرف آخر را در آن خانواده مي زند.
بايد بدانيد قوانين آن خانواده چه شکلي است. بايد شخصيت تمام اعضاي خانواده همسرتان را بشناسيد. اين جوري وقتي که مشکلي پيش مي آيد، حداقل عمليات شناسايي را از قبل انجام داده ايد.
۲ - احترام بگذاريد
بيشترين چيزي که خانواده همسرتان از شما مي خواهند احترام است. البته احترام گذاشتن اصلا به معناي منفعل بودن و غلام حلقه به گوش بودن نيست اما کافي است که شما گاهي خودتان را جاي پدر يا مادر همسرتان بگذاريد. کساني که در درجه اول از يک يا دو نسل قبل از شما هستند. بنابراين ديدشان به دنيا جور ديگري است.
در ثاني يکي از اعضاي خانواده شان حالا با شما زندگي مي کند و يک جورهايي خودشان را هنوز مسئول مي دانند. اگر از اين ديد نگاه کنيد، مي توانيد خيلي از حرف هاي شايد ناراحت کننده آن ها را زيرسبيلي رد کنيد.
۳ - استقلالتان را حفظ کنيد
تا وقتي که از لحاظ مالي به خانواده همسرتان وابسته باشيد، مجبوريد که دخالت هاي آن ها را تاب بياوريد. پس اول سعي کنيد که استقلالتان را حفظ کنيد و بعد در مقابل دخالت ها موضع بگيريد. ضمن اين که اگر از همان اول و البته با احترام، قوانين خانواده جديدي را که داريد شکل مي دهيد به خانواده همسرتان اعلام کنيد، يا آن را در رفتارهايتان نشان دهيد، در درازمدت کمتر با خانواده همسرتان چالش خواهيد داشت.
۴ - براي رابطه با خانواده ها برنامه داشته باشيد
از همان اول ميزان رفت و آمد با خانواده ها را مشخص کنيد. سعي کنيد عدالت را اين وسط رعايت کنيد، هم عدالت در بين خودتان و همسرتان و هم انصاف در ميزان سر زدن به خانواده ها.
۵ - اولويت با خانواده جديد است
خيلي وقت ها خود زن و شوهرها درباره رابطه با خانواده همسر با هم مشکل پيدا مي کنند. يادتان باشد که شما خانواده جديدتان را تشکيل داده ايد و بايد هواي همسرتان را داشته باشيد البته آن هم با رعايت احترام کامل به پدر و مادر خودتان.
راهکارهایی برای کاهش میزان دخالت خانواده ها:
برخی برخوردها با خانواده همسر هنگام دخالت از جانب آن ها جز این که وضعیت را بدتر می کند، هیچ تأثیری نخواهد داشت. یکی از بدترین انتخاب ها برخورد با خانواده همسر و جواب دادن به آنان است. این مقابله کردن تنها اثری که دارد از بین رفتن احترام بین افراد خواهد بود و در طولانی مدت به روابط همسران آسیب های جدی وارد می سازد. پیش از این که روابط تان مختل شود سعی کنید از روش های دیگر، که ۴ مورد از آن ها را در ادامه معرفی می کنیم، استفاده کنید.
1. اندازه نگه دار!
ساده ترین راه برای کم کردن میزان دخالت ها تنظیم روابط به اندازه معقول است. اگر می بینید میزان دخالت ها بسیار زیاد است و از سویی امکانش را دارید، میزان زمان حضور در خانه آنان را کاهش دهید، البته نه این که دفعات را کم کنید، بلکه فقط می توانید زمان هر بار حضور را کاهش دهید.
مثلاً در عوض این که از ظهر تا شب در خانه آنان به سر ببرید، فقط یک یا دو ساعت آن جا بمانید. از طرفی سعی کنید زمانی که آنان نیز به خانه شما می آیند برنامه هایی برای شان ترتیب دهید تا مشغول باشند، مثلاً می توانید سی دی فیلم یا سریالی را بخرید و با آن ها تماشا کنید. با این راهکارهای ساده می توانید تا حدی از میزان دخالت ها کم کنید اما قطعاً این روش ها کافی نخواهد بود.
2. از خودتان شروع کنید
گاهی اوقات، شاید احساس نکنیم اما زمانی که خود به خانه والدین مان می رویم، در مورد چیدمان خانه آن ها، برنامه های زندگی شان یا دیگر موضوعات نظر می دهیم و البته اسم این کار خود را دخالت نیز نمی گذاریم. اگر شما نیز اهل مشاوره دادن اجباری به خانواده خود هستید، بهتر است این کار را ترک کنید، چون در غیر این صورت باید منتظر مشاوره های اجباری آنان باشید.
به صورت کلی هم بد نیست قبل از اظهار نظر درباره موضوعات مرتبط با والدین خود یا همسرتان اول با خود فکر کنید که اگر آن ها درباره موضوعات این چنینی در زندگی شما نظر بدهند از این کار استقبال خواهید کرد یا خیر.
3. صحبت اضافه ممنوع
این عادت را بسیاری از افراد دارند، زمانی که حرف برای گفتن کم می آورند شروع به صحبت از هر دری می کنند و در نتیجه ممکن است برنامه ریزی های آینده شان را نیز مطرح کنند یا آرزوهای شان را نیز با دیگران در میان بگذارند. این کار می تواند در طرف مقابل این طور تفسیر شود که شما به دنبال مشورت گرفتن هستید.
در جمع های دوستانه این عادت شاید چندان عارضه ای نداشته باشد،اما در مقابل بستگان همسر احتمالاً می تواند مشکلاتی را ایجاد کند، چرا که ما به صحبت های اقوام همسرمان به صورتی متفاوت از دوستان مان گوش می کنیم و ممکن است بسیار زود صحبت های آنان را به عنوان دخالت در نظر بگیریم. شاید بهتر این باشد تا زمانی که تصمیم قطعی در موضوعی نگرفته ایم کمتر درباره آن صحبت کنیم. .
4. گفت وگو با خانواده
اگر دخالت های خانواده همسر شما ادامه پیدا کرده و به شدت باعث آزار شما شده است و راهکارهایی که تا به حال نیز انجام داده اید مثمر ثمر نبوده احتمالاً بهترین گزینه صحبت کردن همسرتان با خانواده اش در این باره است.
اگر شما یا همسرتان می خواهید با خانواده خود در چنین موردی صحبت کنید بهتر است به چند نکته در این زمینه توجه داشته باشید:
اول این که در زمان عصبانیت این کار را انجام ندهید. در زمان صحبت حتماً به ویژگی های مثبت آنان اشاره کنید و نشان دهید قدردان زحمات شان هستید. توضیح دهید برخی برخوردهای آنان به رغم نیت خوب شان موجب سوء تفاهم شده است. این موارد را به صورت مشخص و با تعیین مواردی که به نظر شما دخالت بوده است؛ توضیح دهید.
در زمان صحبت به هیچ عنوان آنان را تهدید به قطع رابطه یا برخوردهای دیگر نکنید و البته در هر شرایطی احترام شان را نگه دارید
و در آخر، هیچ وقت از قول همسرتان و این که او ناراحت شده است با والدین خود صحبت نکنید بلکه موضوع را به عنوان مسئله ای مشترک بین شما و همسرتان مطرح و از ضمایر جمع مانند «ما» استفاده کنید.