بهبود رابطه با همسر؛ نه اغراق نه تحقیر نه توجیه
شاید شما با خود فکر کنید که «این همه اختلاف نظر بین زن و مرد و مشکلات در زندگی مشترک امری طبیعی است؛ اصلا زندگی آرام داشتن کنار فردی که این همه با ما تفاوت دارد، عجیب است.» اما آیا واقعا این تفاوت ها و آگاهی داشتن از آن ها می تواند تنها تهدیدکننده زندگی مشترک باشد و یا می تواند فرصتی خوب برای زندگی هیجان انگیز ایجاد کند؟
تبدیل کردن موقعیت هایی چون تفاوت های بین دو جنس به وضعیتی دشوار و تهدیدی برای زندگی مشترک کار چندان دشواری نیست. از سویی تبدیل چنین موقعیت هایی به فرصت هایی برای لذت بردن بیشتر از رابطه با همسر و البته تقویت رابطه با همسر نیز کار چندان دشواری نیست. درواقع این شما هستید که می توانید انتخاب کنید که این تفاوت ها چه نقشی در زندگی شما داشته باشند. می توانید از پیشنهادهای ما برای تبدیل این موقعیت ها به فرصت هایی برای بهبود بهره گیرید.
نباید 1: اغراق در تفاوت ها ممنوع!
تا صحبت از تفاوت می شود، افراد توجه شان به سمت تفاوت هایی از جنس تفاوت بین سیاه و سفید می رود. به عنوان مثال این که گفته می شود زنان بیشتر از مردان صحبت می کنند، این تصور را ایجاد می کند که همیشه همین طور است یا اگر گفته می شود نقش احساسات در تصمیم گیری های زنان بیشتر از مردان است، این به آن معناست که مردان هیچ وقت احساسات خود را در تصمیمات خود دخالت نمی دهند و همیشه خدا منطق خشک است که حرف آخر را می زند.
این روش سیاه و سفیددیدن و یا برآورد کردن زیاد تفاوت ها می تواند منشا سوءتفاهم ها و مشکلات متعددی باشد. یادتان باشد گاهی اوقات که صحبت از تفاوت بین دو جنس است، حرف از تفاوتی اندک بین میانگین دو جنس در عملکرد است، موضوعی که در زندگی روزمره و به صورت معمول ممکن است نقش چندانی در روابط اجتماعی ما نداشته باشد. پس هم تفاوت ها را به درستی بشناسید و هم از اغراق و بزرگ نمایی آن ها خودداری کنید.
نباید 2: استفاده از تحقیر ممنوع!
مرد: «توقعی هم از تو نبود که بتونی این کار رو به سرانجام برسونی آخه تو که مردنیستی! می دونی که خانم ها قدرت ساماندهی ضعیف تری دارند!»
زن: «از اول هم می دونستم نباید برای این کار روی تو حساب کنم، آخه کدوم مردی توان انجام دو تا کار با هم رو داده که تو داشته باشی؟!»
یادتان باشد اگر قرار باشد از تفاوت ها استفاده ابزاری کرده و از آن ها به عنوان مواردی جهت تحقیر همسرتان استفاده کنید، مطمئن باشید که موضوع تفاوت های بین دو جنس آرام آرام به بحثی داغی، بی انتها و البته حساسیت برانگیز ین شما و همسرتان تبدیل خواهدشد. پس در عوض استفاده های این چنینی و تفسیر و تعببرهای اغراق شده تلاش کنید از بخش فرصت ها برای ایده گرفتن بهره بگیرید تا این تفاوت ها شما را به همسرتان نزدیک تر کند.
نباید 3: ابزاری برای توجیه اشتباه های خود ممنوع!
اگر قرار باشد با خود بگویید که «خب من یک زن هستم و همه زن ها عاطفی هستند، پس من حق دارم همیشه برمبنای احساسات خودم عمل کنم» و یا «من یک مرد هستم و همه مردها روش تحلیل منطقی را در تفکر خود در پیش می گیرند، پس اگر من احساسات همسرم را در نظر نگیرم، ایرادی ندارد.» مطمئن باشید که به زودی باید سراغ مشاور و یا دادگاه خانواده بروید. پس در عوض اسفاده از این تفاوت ها برای توجیه رفتارهایی که می دانید باعث دوری شما و همسرتان می شود، تلاش کنید از روش هایی بهره بگیرید که بتواند شما را از نظر عاطفی و هیجانی به همسرتان نزدیک تر کند.
باید 1: کمک برای پیش بینی نیازهای همسر
اگر شما تفاوت های بین دو جنس را به درستی بشناسید و البته در مورد این که همسرتان نیز در ارتباط با هر ویژگی چه وضعیتی دارد، شناخت درستی پیدا کنید، به احتمال زیاد می توانید از این موضوع برای پیش بینی رفتار و حالات همسرتان بهره بگیرید. به عنوان مثال اگر همسر شما (خانم خانه) تمایل به برقراری روابط اجتماعی زیادی دارد و به عبارتی احساس پیوندجویی در او بالاست، پس پیش بینی این که همسرتان از مسافرت دسته جمعی لذت بیشتری می برد تا مسافرت دونفره چندان دشوار نخواهدبود و یا این که اگر می دانید همسرتان (مرد خانه) از نظر رمزگشایی توانایی بالایی ندارد، از او انتظار نخواهید داشت که از تغییرات رفتاری اندک شما، متوجه تغییر حالات روانی شما شود و در عوض سعی خواهید کرد تا راحت تر و مستقیم تر با او وارد گفت و گو شوید.
باید 2: کمک جهت ارضای نیازهای روانی همسر
یکی دیگر از کاربردهای این تفاوت ها این است که می تواند فرصت بسیار مناسبی برای نشان دادن توجه و محبت همسران نسبت به یکدیگر، به رسمیت شناختن آن ها و ایجاد فرصت هایی برای دستیابی به ارضای روانی در آن زمینه در اختیار آن ها قرار دهد. به عنوان مثال اگر می دانید همسرتان (مرد خانه) تمایل زیادی به رقابت با دیگران دارد و برای او برنده شدن معنایی خاص دارد، بهتر از هرکسی می دانید که نباید با او وارد مسابقه شده و سعی کنید که شکستش بدهید، بلکه درعوض می توانید موفقیت های همسرتان را برای او پررنگ کرده و جلوی دیگران از او تعریف کرده و احساس موفقیت و برنده بودن را در او تقویت کنید.
در این شرایط می توانید مطمئن باشید که با توجه به روحیه رقابت جویی همسرتان یکی از بهترین انتخاب ها را در استفاده از این موضوع کرده اید. یا مثلا زمانی که می دانید همسرتان توانایی خاصی در توجه به جزییات داد، اگر پیش از مهمانی از او بخواهید تا ایرادهای احتمالی در پوشش شما را متذکر شود، می توانید مطمئن باشید که باعث خوش وقتی او خواهدبود تا به شما در این مورد کمک کند و البته از این کمک لذت ببرد.
باید 3: کمک برای خودشناسی
ممکن است برای شما نیز پیش آمده باشد که با خواندن برخی یافته ها در مورد تفاوت های بین دو جنس پیش خود فکر کنید که «عجب پس بگو من چرا با فلان چیز نمی توانستم ارتباط خوبی برقرار کنم و یا چرا به نظرم دیدگاه همسرم عجیب بود.»
می توانیم بگوییم که آگاهی از این تفاوت ها به شما کمک می کند تا نسبت به خودتان نیز شناخت بهتری پیدا کنید. البته صرف آشنایی با ویژگی های شخصی، تمام آن کاری نیست که شما می توانید در این زمینه انجام دهید، قدم بعدی می تواند بهره گیری از توانایی های همسرتان به عنوان امری مکمل در زندگی روزمره باشد. مثلا اگر در محیط کار با همکارتان به مشکل برخورده اید و تصور می کنید نمی توانید به خوبی تصمیم بگیرید که با او چه برخوردی داشته باشید، شاید بد نباشد دیدگاه همسرتان (مرد خانه) را در این زمینه جویا شوید، چرا که گاهی اوقات داشتن فضاوتی برمبنای تحلیل منطقی مسائل در محیط های کاری و یا تحصیلی، گزینه های مناسب تری محسوب می شوند. مثلا اگر می دانید این روزها سرتان بسیار شلوغ است و ناچار از پیگیری چند کار به صورت همزمان هستید، شاید بهتر باشد از همسرتان (خانم خانه) برای مدیریت بهتر این موارد کمک بگیرید، به ویژه اگر می دانید او توانایی خاصی در پیش بردن چندین کار با همدیگر دارد.
منحنی زنگوله ای را به خاطر بسپارید
توزیع آماری غالب ویژگی ها در افراد به صورت معمول به شکل منحنی زنگوله ای است. این موضوع به آن معناست که بیشتر افراد از نظر آن ویژگی در حد وسط قرار دارند، بخش کوچکی از جمعیت در سطوح بالاتر این ویژگی و بخش کوچکی نیز در سطوح پایین تر قرار دارند. به عنوان مثال بیشتر افراد قدشان متوسط است، تعداد کمی کوتاه و برخی نیز بلند هستند.
درباره غالب ویژگی های روانی نیز همین وضعیت حکم فرماست. به عنوان مثال بیشتر خانم ها از نظر دقت در جزییات در حد متوسط قرار دارند، اما در عین حال جمعیت اندکی نیز در سطوح بالاتر این ویژگی و جمعیت اندکی نیز در سطوح پایین تر قرار دارند.در زمان مقایسه بین دو جنس نیز به صورت معمول میانگین ها مقایسه می شوند. توجه به چنین مباحثی از آن جهت اهمیت دارد که همسر شما ممکن است در برخی ویژگی ها نه جزو جمعیت حداکثری میانه نمودار که در یکی از دو سر طیف قرار گرفته باشد. مثلا ممکن است همسر شما با وجود مرد بودن، از نظر پیوندجویی در سطح بالایی قرار داشته باشد و درواقع جزو آن چند درصد بالای منحنی باشد، توجه به چنین نکته ای می تواند مانع پی داوری شما نسبت به همسرتان شود. به ویژه اگر به تازگی ازدواج کرده اید.