تفاوت های جنسی در توانایی های ذهنی
توانایی های کلامی
دخترها در طول سال های دبستانی، در آزمون پیشرقت روخوانی و نگارش نمرات بالاتری می گیرند و درصد کمتری از کودکانی را تشکیل می دهند که برای آموزش روخوانی اصلاحی ارجاع داده می شوند. دخترها در نوجوانی نیز در آزمون های توانایی کلامی نمرات بالاتری کسب می کنند (هالپرن، 2000، 2004).
اما با اینکه پیشرفت دخترها در روخوانی و نگارش در طول سال های نوجوانی افزایش می یابد، پسرها در نگارش خیلی ضعیف عمل می کنند و این روند در خیلی از کشورها مشاهده می شود. تصور می شود که این تفاوت ها در مهارت های سوادآموزی، به اختلاف جنسیتی وارد شدن به دانشگاه ها دامن می زنند به گونه ای که درصد دانشجویان دختر بیش از پسرها است.
دخترها این امتیاز زیستی را دارند که نیمکره چپ قشر مخ آن ها زودتر رشد می کند، جایی که زبان در آن قرار دارد. مادرها معمولا دخترها را از سال های پیش دبستانی تا نوجوانی، تحریک کلامی بیشتری می کنند (پترسون و رابرتس، 2003). از این گذشته، کودکان هنرهای زبانی را موضوعات «زنانه» می دانند.
ریاضیات
مسئله های ریاضی بیشتر به دستکاری های عینی وابسته هستند، در حالی که پسرها غالبا اعداد را به صورت ذهنی بازنمایی کرده و پاسخ ها را به سرعت از حافظه بازنمایی می کنند. مهارت های کلامی بهتر و روش دقیق دخترها برای حل مسئله، به محاسبه عددی آن ها در سال های اولیه مدرسه کمک می کند. اما عملکرد پسرها در حدود اوایل نوجوانی بهتر از دخترهاست، یعنی زمانی که مفاهیم انتزاعی تر و فضایی می شوند، به طوری که این اختلاف، در آزمون های استدلال دشوار و هندسه کاملا مشهود است.
وقتی که تمام نوجوانان را در نظر بگیریم، این امتیاز مردانه تقریبا در هر کشوری که مردان و زنان دسترسی برابری به آموزش متوسطه دارند، مشاهده می شود. در عین حال، این امتیاز ناچیز است و ظرف 30 سال گذشته کاهش یافته است (هالپرن، وای و ساو، 2005). با این حال، در بین دانشجویان بسیار توانا، این اختلاف جنسی بیشتر است.
برخی از پژوهشگران معتقدند که وراثت در اختلاف جنسی در ریاضی، مخصوصا در اینکه تعداد بیشتری از پسرها بسیار ممتاز هستند، دخالت قابل ملاحظه ای دارد. شواهد زیادی حکایت دارند که استدلال فضایی پسرها، به حل مسائل ریاضی آن ها کمک می کند.
فشارهای اجتماعی نیز تاثیر زیادی دارند. مدت ها قبل از اینکه تفاوت های جنسی در پیشرفت ریاضی آشکار شود، دخترها وپسرها ریاضی را درس مردانه می دانند.به علاوه، دخترها ریاضی را برای زندگی آیند خود کمتر مفید می دانند و معمولا خطاهای خود را به گردن نداشتن توانایی می اندازند. این عقاید به نوبه خود، اطمینان و علاقه دخترها را به ریاضی و تمایل آن ها را به در نظر گرفتن مشاغل مرتبط با ریاضی و علوم را کاهش می دهند (بیکر و ژاکوبز، 2004؛ کاتسامبیس، 1994). به علاوه، تهدید کلیشه ای ترس از قضاوت شدن براساس کلیشه منفی باعث می شود که زنان در مسئله های ریاضی دشوار، بدتر از توانایی خود عمل می کنند. در نتیجه ی تمام این تاثیرات دخترها – حتی آن هایی که بسیار با استعداد هستند – کمتر احتمال دارد که مهارت های استدلال ریاضی کارآمد را پرورش دهند.
نشانه ی مثبت این است که این روزها، پسرها و دخترها در دروس ریاضی و علوم، به نسبت برابری به سطوح پیشرفته دبیرستان می رسند و این عامل مهمی در کاستن از تفاوت های جنسی در دانش و مهارت است. پسرها و دخترهای دبیرستانی تقریبا مقدار زمان برابری را صرف کار کردن با کامپیوتر می کنند. اما آن ها از کامپیوتر به صورت متفاوتی استفاده می کنند: دخترها روی ایمیل، ویرایشگری متن و انجام دادن تکالیف مدرسه تمرکز می کنند، در حالی که پسرها اغلب برنامه های کامپیوتری می نویسند، داده ها را تحلیل می کنند و از نرم افزار گرافیک استفاده می کنند. در نتیجه، پسرها دانش کامپیوتری تخصصی تری را کسب می کنند (فریمن، 2004؛ لوکر و تیسن، 2003).
تفاوت های جنسی در توانایی های فضایی
پژوهشگران برای اینکه تفاوت های جنسی در استدلال ریاضی را توضیح بدهند، روی توانایی های فضایی تمرکز می کنند. اختلاف جنسی به نفع مردها عمدتا در تکالیف چرخش ذهنی است که افراد در آن ها باید یک شکل سه بعدی را با سرعت و به دقت در ذهن خود بچرخانند. مردها در تکالیف ادراک فضایی نیز خیلی بهتر عمل می کنند. در این نوع تکالیف، افراد باید با در نظر گرفتن جهت محیط پیرامون خود، روابط فضایی را مشخص کنند. تفاوت های جنسی در تکالیف تجسم فضایی ضعیف است یا اصلا وجود ندارد. این نوع تکالیف، تحلیل شکل های دیداری پیچیده را شامل می شود. چون برای حل کردن این تکالیف از چندین راهبرد می توان استفاده کرد، هر دو جنس ممکن است به روش های موثری دست یابند.