وای از آن شب که تو مهمان شده باشی جایی

وای از آن شب که تو مهمان شده باشی جایی

وای از آن شب که تو مهمان شده باشی جایی
چشمِ بد دور! غزل‌خوان شده باشی جایی

بله! یک روز تو هم حال مرا می‌فهمی
چون‌که در آینه حیران شده باشی جایی

بی‌گناهی‌ست که تهمت زده باشند به او
باد، وقتی‌که پریشان شده باشی جایی

ماهِ من! طایفه‌ی روزه‌بگیران چه‌کنند؟
شب عیدی که تو پنهان شده باشی جایی

صورت پنجره در پرده نباشد از شرم
کاش! وقتی‌که تو عریان شده باشی جایی

من نشستم بروی مِی بخری برگردی
ترسم این است مسلمان شده باشی جایی!


مهدی فرجی

ارسال نظر