یک ماده روانگردان خطرناک و باورهای غلط درباره آن!
از گیاه شاهدانه علاوه بر ماریجوانا مواد دیگری نظیر حشیش و روغن حشیش هم به دست میآید و تتراهیدروکانابینول (THC) ترکیب مؤثر همه فرآوردههای گیاه شاهدانه و عامل اصلی آثار سرخوشیآور آن است.
از قرار معلوم میزان مصرف این ماده روان گردان در دنیا و از جمله ایران بالاگرفته است. از دید محققین روان شناس نگرش افراد به مصرف یک ماده یا دارو و ادراک آن به صورت خطرناک یا بی خطر، روی گرایش به مصرف آن ماده یا دارو مؤثر است.
یعنی احتمال بیشتری وجود دارد که اگر فردی پیامدهای مصرف یک ماده را خطرناک بداند، در مقایسه با فردی که خطری برای مصرف آن ماده متصور نیست، از مصرف آن ماده خاص خودداری کند.
تجارب بالینی بسیاری درمانگران ایرانی نشان می دهد که مصرف کنندگان علف، باورهای نادرستی درباره عدم اعتیادآوری این ماده و خطرناک نبودن آن دارند.
این باور ها هم به عنوان مجوزی برای ادامه مصرف در نظر گرفته می شود و هم به عنوان مجوزی برای شروع مصرف نقش بازی می کند. در اینجا نگاهی به سه باور در این باره و صحت وسقم آنها خواهیم داشت.
باور اول: علف اعتیاد ندارد
ابتدا ببینیم تعریف اعتیاد چیست؟! از نگاه متخصصین اعتیاد، این بیماری پاسخ فیزیولوژیک بدن به مصرف مکرر مواد اعتیادآور است.
این وابستگی از طرفی باعث تسکین و آرامش موقت و گاهی تحریک و نشاط گذرا برای فرد شده و از طرف دیگر بعد از اتمام این اثرات باعث جست وجوی فرد برای یافتن مجدد ماده و وابستگی مداوم به آن می شود.
در چنین شرایطی فرد هم از لحاظ جسمی و هم از لحاظ روانی به ماده مخدر وابستگی پیدا می کند و مجبور است به تدریج مقدار ماده مصرفی را افزایش دهد.
حالا سؤال این است که تأثیرات جسمی و روان شناختی مصرف علف با تعریفی که از اعتیاد ارائه شد، چه شباهتی دارد؟
مصرف علف، تأثیرات مختلفی روی مصرف کننده می گذارد؛ یعنی هم باعث آرامش و کاهش اضطراب می شود، هم او را سرخوش و شوخ طبع می کند و هم باعث افزایش شور جنسی اش می شود.
ترجمه فیزیولوژیکی همه این حس ها، فعالیت سامانه پاداش در مغز است. به خاطر فعالیت این سامانه که همان لذت حاصل از مصرف است، فردی که علف مصرف می کند بعد از اتمام این اثرات خوشایند، به طور مکرر به دنبال مصرف آن می رود.
با توجه به پژوهش هایی که درباره خاصیت اعتیادآفرینی علف انجام شده، می توان گفت که مصرف مداوم این ماده، هم اعتیاد روانی و هم اعتیاد جسمی به بار می آورد.
باور دوم: چون مصرف علف اثر جسمی ندارد، پس مشکلی ندارد
در بررسی باور نادرست اول، تا حدودی به این موضوع پرداختیم؛ اما اگر بخواهیم دقیق تر این باور را بررسی کنیم، باید باز هم سری به دنیای پژوهش های اعتیاد بزنیم و ببینیم آزمایش های علمی درباره اثرات جسمی علف چه چیزی برای گفتن دارند. بر اساس این پژوهش ها، مصرف علف در کوتاه مدت این نتایج را به بار می آورد:
افراد پس از مصرف ماری جوانا، در مواردی نظیر ردیابی، توجه، زمان واکنش، حافظه کوتاه مدت، هماهنگی دست و چشم، گوش به زنگی، درک زمان و مسافت، تصمیم گیری و تمرکز دچار اختلال می شوند. به علاوه مصرف علف در کوتاه مدت باعث اضطراب، بدبینی، افزایش ضربان قلب و کاهش فشارخون هم می شود. با این اوصاف، می توانیم به روشنی نتیجه بگیریم که باور دوم هم نادرست است.
باور سوم: چون در بعضی ایالت های آمریکا مصرف علف آزاد شده است، پس مصرف آن مشکلی ندارد
قسمت اول این باور، یعنی آزادبودن مصرف علف در بعضی ایالت های آمریکا، صحیح است؛ اما نتیجه ای که از آن گرفته می شود، غلط است.
ممکن است این تصمیم سیاست گذاران آمریکا، به این خاطر است، که فکر می کنند به این شیوه، می توانند کنترل بهتری روی مصرف علف داشته باشند؛ اما این تصمیم ربطی به اعتیادآور بودن و یا دیگر مضرات بهداشتی این ماده ندارد.
بنا به شواهدی که قبلاً ارائه شد مصرف علف وابستگی جسمی و روانی به بار می آورد. به علاوه پژوهش ها نشان می دهد که مصرف دود ناشی از استنشاق علف مشکلات سلامتی مختلفی نظیر سرفه و خلط سینه ایجاد می کند؛ به علاوه در گزارش بنیاد ریه بریتانیا در سال ۲۰۱۲ شواهد و مدارکی ارائه شد که نشان می داد، خطر ابتلا به سرطان ریه بر اثر کشیدن سیگارهای علف رایج، حدوداً ۲۰ بار بیشتر از کشیدن سیگارهای تنباکو است.
نتایج یک مطالعه دیگر در آمریکا نشان داد، استفاده درازمدت از علف، با افزایش ۷۰ درصدی در ابتلا به سرطان بیضه ارتباط دارد و در نتیجه مصرف این ماده، برای سیستم غدد و تولیدمثل انسان مضر است.
مطالعه دیگری به این نتیجه رسیده که مصرف علف حین حاملگی، رشد جنین را با اختلال همراه می کند.
شواهد دیگری هم وجود دارند که بر اساس آنها، کودکان مادرانی که علف مصرف می کنند، در مقایسه با سایر کودکان هم سن و با زمینه اجتماعی مشابه، به مقدار بیشتری در معرض نواقص شناختی دائم، اختلال در تمرکز، بیش فعالی و ارتباط اجتماعی مختلف هستند.
در نهایت پژوهش ها نشان می دهد که خطر خودکشی در افرادی که به مصرف علف وابستگی دارند، دو برابر بیشتر از افراد غیر وابسته است.
با توجه به مقدار بسیار زیاد شواهدی که نشان دهندهی اثرات مضر مصرف علف، روی جنبه های متفاوت سلامتی است، می توانیم بگوییم که باور سوم هم نادرست است.