هرچیز در زندگی تان اتفاق می‌افتد یک نعمت است حتی شکست‌هایتان
در اینجا، آنچه یک زن بسیار موفق در مورد “کلمه‌ی شکست” گفته است، آمده است.
“در نهایت، همه‌ی ما، خودمان باید به این تصمیم برسیم که چه چیزی نمایانگر شکست است. هرچند، اگر اجازه دهید دنیا بسیار علاقه‌مند است شکست را در فهرست کارتان قرار دهد و مجموعه عوامل تعیین‌کننده‌ای به شما ارائه دهد. با هفت سال زندگی محقرانه بعد از دانش‌آموختگی‌ام، شکست ضربه‌ی سنگینی به من وارد کرد. ازدواجی زودگذر به طلاق رسید، شغلی نداشتم، تنها سرپرست خانواده بودم و با این‌که در خیابان زندگی نمی‌کردم بسیار نیازمند بودم. پدر و مادرم نگران من بودند و چیزهایی که در درونم به عنوان راز بود سرانجام برای آنان فاش شدو طبق کتاب شکست، من بزرگ‌ترین شکست‌خورده بودم.”
پاراگراف بالا، خلاصه‌ای از سخنرانی جی.کی. رولینگ در جلسه‌ی سالانه‌ی انجمن دانش‌آموختگان هاروارد است.
هدف کلی به‌کارگیری سخنان جی.کی.رولینگ به عنوان یک مثال در مورد اهمیت شکست، تاکید بر نکته‌ای است که شکست، غیر عادی نیست. در واقع، بسیار عادی است و در گذر زمان سوء تعبیر شده است.
در ابتدا، بپذیرید که موفقیت برای افراد متفاوت دارای معنی‌های متفاوت است. هرچند، همه‌ی کسانی که در کارشان موفق بوده‌اند، چیزی مشترک داشته‌اند; غالبا شکست خورده‌اند. بدون شکست‌های گاه و بی‌گاه، زندگی جریان نمی‌یابد. تنها راهی که شکست نخورید این است که بسیار محتاطانه زندگی کنید که به‌ندرت چنین اتفاقی می‌افتد، چون در این وضعیت حتما شکست می‌خورید.
شکست ما را به سوی تغییر سوق می‌دهد. بدون آن، امروز جای‌مان کجا بود؟ توماس ادیسون، هزاران لامپ درست کرد که کار نمی‌کردند. اگر بارها تلاش نکرده بود، هنوز برای روشنایی از لامپ‌های نفتی و شمع استفاده می‌کردیم.
وینستون چرچیل زمانی گفته است، “موفقیت بر مبنای رفتن از شکستی به شکست دیگر بدون از دست دادن شوق و اشتیاق است”.
البته، بعضی آدم‌ها بدبین هستند و ترش می‌کنند. این نوع آدم‌ها هرگز بعد از شکست از جای بلند نمی‌شوند چون رشد نکرده‌اند. شکست در زندگی هر کسی رخنه می‌کند. وزارت کسب و کارهای کوچک امریکا اظهار می‌کند که بیش از نیمی از کسب و کارهای کوچک در طول ۵ سال اول شکست می‌خورند. هرچند، فعالیت‌های کارآفرینی ناموفق همانند موارد موفق، حیاتی هستند.
یک صنعت خاص که با شکست شکوفا می‌شود، فناوری است. به‌ندرت کسی بالای ۲۵ سال داریم که استیو جابز متوفی، یکی از چند بنیان‌گذار اپل را نشناسد. او نمونه‌ی کاملی از آدمی بود که در شکست “نعمتی” یافت. در نخستین تلاش‌اش برای ساخت وسیله‌ای متحرک، شکست خورد. شکست بدی خورد و از شرکت اخراج شد. با این وجود، یکی از چشمگیر‌ترین داستان‌های بازگشتی موفقیت‌آمیز را دارد.
در دنیای شما، چه چیزی نشانگر شکست است؟ این سوال را از خود بپرسید و واقعا کمی وقت بگذارید تا صادقانه جواب دهید. همان‌طور که رولینگ گفته است:
همه‌ی ما باید در این مورد تصمیم بگیریم که شکست و بدبختی نشانگر چه چیزی در زندگی ما است.
پاسخ ما به این سوال بسیار مهم، میزان موفقیت ما را تعیین می‌کند و این‌که چه چیزی در آینده برای ما اندوخته شده است.
بزرگان، قهرمانان، بهترین‌ها تاکنون، شکست و بدبختی را به عنوان دوست‌شان و چیزی در نظر می‌گیرند که به آنها کمک می‌کند رشد کنند و خلاقیت و تمایل‌شان را برای بهترین جهان‌شدن شعله‌ور می‌کند.
