رایانش محیطی (Ambient Computing) چیست و آینده آن چگونه خواهدبود؟
همه درباره رایانش محیطی (Ambient Computing) حرف میزنند. و البته جا نیز برای سخن گفتن از آن زیاد است.
اما این حرفها بیش از آنکه پاسخی به سوالات پیش آمده باشند، بر ابهام و پیچیدگی موضوع میافزایند. مردم درخصوص اینکه رایانش محیطی دقیقا چیست، چگونه کار میکند و چه کاربردی دارد، همنظر نیستند. پس بیایید این مسئله مبهم و گیجکننده را حل کنیم.
رایانش محیطی: آنچه میگویند و آنچه واقعا هست
اول از هر چیز باید بدانیم که رایانش محیطی، فناوری نیست.
وقتی درباره رایانش اینترنتی یا مثلا رایانش بیسیم حرف میزنید، منظورتان مجموعه بسیار خاصی از فناوریها، پروتکلها، استانداردها و تجهیزات است.
رایانش محیطی اینطور نیست. یعنی فناوری خاصی نیست. بلکه منظور از آن، تغییری بنیادی در رویکرد انسان نسبت به نحوه انجام کارهاست که البته فرهنگ بشر را نیز تحت تاثیر قرار میدهد.
شرکتهای آیندهگرای دره سیلیکون در حال حاضر روی واژه «محیطی» متمرکز شدهاند. اندی رابین تصمیم گرفت سیستمعامل گوشی اسنشیال فون را Ambient OS بنامد. (البته این شرکت در بازار توفیقی نیافت.) سامسونگ سیستمعامل خانه هوشمند خود را Project Ambient نامید اما آن نیز در واقع گامی دیگر در جهت اتوماسیون خانگی است.
اخیرا کتابی تحت عنوان «زیرِ یک سطح» به قلم براد سامز* منتشر شده است که به برنامههای مایکروسافت میپردازد. سامز مدعی است مایکروسافت مشغول ساخت وسیلهای اختصاصی برای رایانش محیطی است که طبق ادعای او میتواند حضور کاربر را حس کند و متناسب با آن واکنش نشان دهد.
این وسیله، ذیل نام تجاری «سرفیس» قرار میگیرد و هدفش دستیابی به هر آنچیزی است که تلفنهای هوشمند از ارائه آن به کاربر عاجزند.
(طبق برخی شایعات، مایکروسافت اسپیکری مبتنی بر کورتانا را نیز در دست ساخت دارد تا جایگزین سیستم تلهکنفرانس شود. عدهای این اسپیکر را وسیلهای برای رایانش محیطی قلمداد کردهاند.)
زمان همهچیز را مشخص خواهدکرد.
در واقع، بحث داغ «رایانش محیطی» از دهه 1990 مطرح شده بود ]و مبحث جدیدی نیست[، اما قبلاً بیشتر یک آرزو بود و اکنون شکل واقعیت به خود میگیرد. در ادامه، مفهوم رایانش محیطی تشریح میشود.
در اوایل دوران انقلاب رایانش شخصی، مردم ]کنشور یا اپراتور بودند و[ از کامپیوتر کار میکشیدند. آنها مینشستند و رایانش میکردند – اغلب با برنامهنویسی. بعدها که دوران انفجار برنامههای کاربردی یا اصطلاحاً اپلیکیشنها از راه رسید، اپراتورها به کاربر (یوزر) تبدیل شدند. مردم از کامپیوترها برای مقاصدی غیر از برنامهنویسی یا کارکشی از کامپیوتر استفاده میکردند – مثلا برای رسیدگی به حسابهای خود یا بازی.
همه کاربریهای رایانشی تا به امروز توجه مردم را از انجام یک کار در دنیای واقعی به کارکشیدن یا کاربری کامپیوتر معطوف کرده است.
رایانش محیطی این رویه را کلا تغییر میدهد چون کاربری کامپیوتر در رایانش محیطی، ناخودآگاه یا بدون تعمد یا غیرصریح است.
ابتداییترین تجهیزات محیطی که میتوان به آنها فکر کرد، آنهایی هستند که اجازه میدهند با کنترل حرکتی، چراغی را روشن یا دری را باز کنید. البته چنین ابزارهایی دهها سال قدمت دارند، اما مثالهای ابتدایی و رایجی هستند که کمکمان میکنند آینده انقلاب رایانش محیطی را درک کنیم.
یک سامانه حرکتی از حسگر ویژهای بهره میبرد تا حرکات انسان را درک کند. وقتی به خواربارفروشی میروید یا وارد اتاقی میشوید، این حسگر حضور شما را درک کرده و مثلا درب را باز یا چراغ را روشن میکند. بهاین طریق، شما درب یا چراغ را به کار میبرید بیآنکه آن را ]صراحتا[ به کار برده باشید. میتوانید به آن اعتنا نکنید، اما در هر حال آنچه لازم است ]در این مثال، باز شدن درب یا روشن شدن چراغ هنگام ورود به جایی[ اتفاق میافتد.
سامانههای کنترل حرکتی، ابزارهایی محیطی قلمداد میشوند، اما معمولا تجهیزات رایانشی نیستند.
اسپیکرهای هوشمندی مثل «آمازون اکو» را میتوان جزو نخستین تجهیزات رایانش محیطی به حساب آورد. به تغییر رویکرد ظریفی که در اینجا اتفاق افتاده است توجه کنید: به کار بردن ابزاری مانند سیری روی تلفن هوشمند (که چند سال پیش، تنها راه استفاده از دستیارهای مجازی بود) تا به کار بردن اسپیکر هوشمندی مثل آمازون اکو.
به کار بردن سیری روی تلفن هوشمند، مستلزم به کار بردن تلفن هوشمند است، اما برای به کار بردن آمازون اکو، کافی است همان جایی که هستید حرف بزنید.
ترموستات هوشمند نمونه دیگری از این ابزارهاست. ترموستاتهای جدید به نحوه تنظیم دما توسط کاربر توجه میکنند (همچنین به اینکه چه موقعی از روز است و آیا کسی خانه هست یا نه). سپس با بهکارگیری هوش مصنوعی، دما را متناسب با شرایط تنظیم میکنند.
البته میتوانید «بهکاربردن» ترموستات را کلا متوقف کنید. شاید اینطور به نظر برسد که هوش مصنوعی دما را کنترل میکند، اما در واقع خود کاربر است که چنین میکند - بیآنکه ترموستات را آگاهانه به کار برده باشد.
حال همین نمونههای ابتدایی مثل دربها و چراغهای کنترلحرکتی، اسپیکرهای هوشمند و ترموستاتهای هوشمند را بسیار پیشرفتهتر از آنچه اکنون هستند تصور کنید – یعنی در حالی تصورشان کنید که از حسگرهای پیشرفته، هوش مصنوعی و فناوریهایی نظیر تشخیص تصویر، تشخیص صدا و یادگیری ماشین بهره گرفتهاند.
بسیار خب، اما تعریف رایانش محیطی چیست؟
از قدیم رسم بر این بوده که وقتی میخواستند درباره پلتفرمهای رایانش سختافزاری توضیح دهند، هویت مکانی سختافزار را ذکر میکردند – اینکه آیا سختافزار مثلا در کالبد لپتاپ پیادهسازی شده است یا درون کامپیوتری رومیزی یا وسیلهای همراه و یا وسیلهای پوشیدنی.
«محیطی» یعنی «در همهجا» - و این یعنی، مکان تجهیزات کمتر اهمیت دارد. در واقع، در رایانش محیطی حتی لازم نیست کاربر پیش از آنکه وسیلهای را به کار برد، درباره آن چیزی بداند.
رایانش محیطی در واقع ترکیب و تکامل رابطهای صوتی و حرکتی، تشخیص گفتار، اینترنت اشیاء، رایانش ابری، رایانش پوشیدنی، خودسنجی، واقعیت افزوده، فناوریهای لمسی، و فراتر از همه، هوش مصنوعی و یادگیری ماشین است.
بله، مثل فهرستی از تمام فناوریها به نظر میرسد، اما آنچه رایانش محیطی را تعریف میکند تاثیری است که بر کاربران مینهد.
آنچه سبب میشود رایانش محیطی، «محیطی» باشد، این است که شما بهعنوان «کاربر» وقتی میخواهید کار خاصی انجام دهید، فعالیتها یا ذهنیاتتان را صراحتا تغییر نمیدهید. فقط وجود چنین شکلی از رایانش را حس میکنید و اینکه وقتی مشغول امور زندگیتان هستید شما را هدایت و ترغیب میکند.
تجهیزات رایانش محیطی، پنهان و پشت صحنه کار میکنند. آنها ما را میشناسند و میپایندمان؛ به ما گوش میسپارند و نیازها و عاداتمان را پاسخ میدهند.
پس، یکی از تعاریف کاربردی و خوب برای رایانش محیطی میتواند چنین باشد: رایانش محیطی، رایانشی است که در پشت صحنه و بدون مشارکت فعال کاربر اتفاق میافتد.
رایانش محیطی مجموعه متفاوتی از فناوریها نیست، بلکه هر فناوریای که اجازه دهد بدون استفاده فعال از کامپیوتر و اینترنت، آن دو را به کار برید، در دایره رایانش محیطی میگنجد.
در 20 سال آینده، تجهیزات یا کامپیوترهایی با کاربری فعال، بسیار قدیمی به نظر خواهندرسید. رایانش تماما محیطی خواهدبود – همیشه در اطرافمان حضور خواهدداشت، در گوشمان زمزمه خواهدکرد، از طریق عینکها و شیشه جلو خودروها بر واقعیت دنیای ما خواهدافزود، احساسات و آرزوهای ما را درک خواهدکرد و در پشت صحنه وارد عمل خواهدشد تا کمکمان کند به اهداف کاریمان دست یافته و زندگی بهتری داشته باشیم.
تا آن زمان سفر بسیار جالبی در پیش است؛ سفر از کامپیوترهایی که فعالانه به کار میبریمشان تا منابع رایانشی که روزافزون در پشت صحنه برای ما کار میکنند.
من ]مایک الگان، نویسنده مقاله[ همچنین پیشبینی میکنم که ما در رایانش محیطی غرق و محصور میشویم، رایانش محیطی یکی از واژههای داغی خواهدبود که تا آن زمان بیش از هر واژه دیگری در بازاریابی از آن استفاده و سوءاستفاده میشود. طی یکی دو سال آینده، «رایانش محیطی» در قلمرو همه محصولات آیتی، خدمات کسبوکار و راهکارهای یکپارچه پیش خواهدرفت. اغلب اوقات، این واژه داغ ]تبلیغاتی[ درباره آنچه واقعا قرار است به شما ارائه شود اطلاعات چندانی ارائه نخواهدکرد.
رایانش محیطی هم موضوع بسیار مهمی است (که روابط ما با ماشینهای هوشمند را تا ابد تغییر خواهدداد) و هم واقعا چیز مهمی نیست (تنها بخشی از دگرگونی مستمر واسطهای کاربری است که از آغاز رایانش تاکنون جریان داشته است - ماشینهایی که سختتر کار میکنند تا درک و کمکمان کنند و ما کمتر سختی بکشیم تا از آنها سود ببریم.)
پس برای رایانش محیطی هیجانزده شوید. اما هیاهوی آن را باور نکنید.