11 مورد از حرف هایی که کودکان به شما نمیزنند
کودکان ما همه ی وقت حرف هایي برای گفتن دارند اما قوه بسری انها و کم روییشان به انها اجازه سخن نمی گوید می خواهیم بدانیم انها چه سخنانی میباشند !
بچهها هر روز شما را میبینند و بی غل و غش دوستتان دارند. شما برای او یک قهرمان هستید، آشپزی می کنید، دوستش هستید و چیزهایی یادش میدهید اما گاهی شاید بترسد به شما بگوید کاملا چه حسی دارد. در ادامه چیزهایی را میگوییم که ممکن هست فرزندان به علت ترس و اضطراب نتواند به شما ابراز کند.
۱. من نیاز دارم بدانم شما عاشق من هستید، حتی اگر هر روز این رابه من بگویید
دختر شما شاید نتواند این احساسش را با این جملات بیان کند، اما همه ی وقت نیاز دارد بداند دوستش دارید. حتی وقتی که اشتباهی مرتکب می شود و خراب کاری میکند، این عشق و علاقهي شماست که به او کمک می کند قدم بعدی را درست بردارد.
۲. من نمی دانم چطور دوست پیدا کنم
شاید شما برای رفاه و لذت فرزندتان خیلی کارها بکنید اما زمانی که به او اصول کاربردی مهم زندگی را ذکر می دهید، کمکش می کنید تا دوستانی پیدا کند، اصولی چون شریک شدن، مفید حرف زدن و منصفانه بازی کردن چیزهایی میباشند که مهارت دوست یابی فرزندتان را تقویت میکنند. داشتن ِ دوست، برای بچههایي که در حال رشد میباشند، کار سختی هست، حتی برای جوانها.
۳. بچهها من را مسخره می کنند
چیزهایی که در مدرسه روی می دهد گاهی برای همه ی وقت در مدرسه می ماند! فرزند شما ممکن هست در مورد اتفاقی که افتاده، خیلی کم برایتان حرف بزند اما شما خبردار نشوید که بچههاي دیگر در مدرسه، فرزندتان را مسخره می کنند یا حرفهاي بدی به او می زنند. از این مهمتر شاید ندانید فرزند شما چه واکنشی به این اتفاقها نشان میدهد و چطور برخورد میکند.
۴. من دوست دارم کارهای بیشتری با شما انجام دهم
وقتی فرزندتان صد بار در روز می گوید: «مامان! مامان!»، شما احتمالا کلافه میشوید و از او میخواهید ولتان کند. اما فرزندتان میخواهد با شما بازی کند و کتاب بخواند. شما مشغله دارید اما تنها ۱۰ دقیقه وقت گذاشتن و فقط و فقط به او دقت نشان دادن میتواند تفاوت بزرگی ایجاد کند. یادتان باشد وقتی او بزرگ شود و سرگرمیهاي خودش را پیدا کند، دلتان برای تمام این وقتها تنگ خواهد شد.
۵. وقتی عصبانی میشوی من میترسم
شاید دیسیپلین شما، اکثر هراس انگیز باشد تا سازنده. فرزند شما هر کاری راکه انجام می دهید میبیند، بنابر این وقتی ناگهان نظارتتان را از دست می دهید و عصبانی می شوید، او به خوبی متوجه می شود. زمانی که چیزی را در منزل جا می گذارید و عصبانی و کلافه، داد و بیداد می کنید، فرزندتان کوچکتان نمیداند چه باید بکند. هیجانات خودرا بازرسی کنید و یادتان باشد روی بچهها چه اثری می گذارد، مخصوصا روی کودک خردسالتان.
۶. من یک حرف بد شنیدم / عکس بد دیدم و نمیدانم چه باید بکنم
شاید پسرتان به منزلي دوستش رفته و چیز بدی دیده هست. آیا به شما می گوید؟ نوجوانها نمی دانند چطور این موضوع را با والدینشان مطرح کنند. حتی با مشاهده چیزهای بد و مناسب هم می تواند عادتهاي بدی آغاز شود. امروزه نرم افزارهایی وجود دارد که به پدر و مادرها این امکان را می دهد تا فعالیتهاي آنلاین فرزندشان را بازرسی کنند.
۷. من غمگینم و نمیدانم چرا
تعداد زیادی از والدین بارها و بارها این سوال را از فرزند خود میپرسند: چرا؟ چرا گرفتهاي؟ چرا به برادرت پرخاش می کني؟ و گاهی فرزند شما دلیلی برای گفتن ندارد. اگر فرزندتان اندوهگین هست، از او نپرسید چرا، در عوض سوالهایي از او بپرسید که به شما کمک کند اکثر در مورد اتفاقهایي که افتاده هست با خبر شوید. شاید فرزندتان غمگین هست فقط به این علت که غمگین هست! ایرادی ندارد.
۸. نمیدانم وقتی بزرگ شدم, میخواهم چه کاره بشوم
همه ی وقت از بچههاي کوچک این سوال پرسیده میشود: وقتی بزرگ شدي می خواهي چه کاره بشوی؟ شاید هم زیرکانه کودکتان را مجبور کنید چیزی راکه شما دوست دارید، در ذهن متصور شود و بگوید. به جای این که مغزش را از متون علمی و … پُر کنید، بگذارید بچهگی بکند!
۹. من دوست دارم تو فقط با من وقت بگذرانی
اگر فرزند کوچکتان با خواهر و برادرش رقابت میکند، سعی کنید برای تک تک آنها جداگانه وقت صرف کنید. او دوست دارد به حرفهایش گوش دهید و با او بازی کنید. اگر تمام وقتتان را همزمان با تمام فرزندانتان سپری کنید، این لحظات خصوصی ناب و شگفت انگیز را از دست خواهید داد. وقتی شما برای هر فرزندتان، جداگانه وقت می گذارید، چیزهای زیادی در مورد آنها کشف می کنید.
۱۰. وقتی روی میزم برایم یادداشت می گذاري و غافلگیرم می کني، خیلی لذت میبرم
شاید وانمود کند خیلی هم برایش فرقی نمی کند یا هیجانش را مخفی کند، اما پسر یا دخترتان، در اعماق دلش عاشق پیامهایي هست که برایش میگذارید. این ابراز عشق و محبت کردنها به فرزندتان نشان میدهد که در هر لحظهي ممکن به او فکر میکنید. شاید روزی برسد که میز تحریر کوچکش را با میز بزرگتری عوض کند اما مطمئن باشید، یادداشتهایي که برایش گذاشتهاید و عشقی که به او ابراز کردهاید را هرگز فراموش نخواهد کرد.
۱۱. تو آدم مطلوب من هستی!
شما قهرمان زندگی فرزندتان هستید و باید روحش را تغذیه کنید و هر روز و هر لحظه عشقتان را نثارش کنید. فزرندتان شاید به شما نگوید اما میتوانید وقتی وی را از مدرسه برمیگردانید این رضایت را در چهرهاش مشاهده نمایید یا نیمه شب وقتی بوسهي ظریفی بر گونهاش میگذارید، لذتش را حس کنید. حتی زمانی که وسط خیابان یا فروشگاه بهانه گیری و گریه و زاری می کند، شما را اکثر از هر کس دیگری دوست دارد و آرزو دارد بتواند هر چیزی راکه در ذهنش میگذرد به شما بگوید، مخصوصا چیزهای سخت را!