۱۰ عادت مضر که بیشتر ما از آن‌ بی‌اطلاع هستیم

۱۰ عادت مضر که بیشتر ما از آن‌ بی‌اطلاع هستیم
یک بار از جایی شنیدم اگر می‌خواهیم در هر چیزی در زندگی موفق باشیم، بهتر است عادات خوب‌مان بیش‌تر از عادات بدمان باشد. این مسئله ساده و بدیهی به نظر می‌رسد، ولی حقیقت این است بیشتر ما حتی از این عادات بد بی‌اطلاع هستیم.

کاملا منطقی است که عادات‌مان به صورت خودکار عمل می‌کنند و در انجام‌شان هیچ فکری نمی‌کنیم.

آیا می‌دانستید به طور میانگین ۴۰ درصد از کارهای روزانه‌مان به صورت خودکار هستند؟ این مسئله از خیلی جهات کمک‌مان می‌کند؛ تصور کنید برای تنفس نیاز به فکر کردن باشد، یا هر روز برای رانندگی دوباره تعلیم ببینیم. ولی به نظر می‌رسد عادات‌مان آشفتگی‌های زیادی در زندگی ایجاد می‌کنند، ولی قطعا می‌توان آنها را به خوبی تغییر داد. در ادامه به ۱۰ عادت بدی که اکثر‌مان به سادگی از آنها بی‌اطلاع هستیم، اشاره خواهیم کرد...

 

۱. اجازه می‌د‌هیم گذشته خود را به حال و آینده‌مان تحمیل کند

درست مثل یک فیل، که با زنجیر به چوب کوچکی بسته شده باشد، و فکر می‌کنیم نمی‌تواند فرار کند، بسیاری از ما نیز در بندِ گذشته هستیم. چقدر اجازه دادید گذشته بر کارهای کنونی‌تان تاثیر بگذارد؟ اگر در گذشته رابطه‌ی بدی داشتید و آن رابطه بر حال و آینده‌تان تاثیر گذاشته است، مقصر خودتان هستید، هرچند از این قضیه بی‌اطلاع باشید.

اگر دوست سابق‌تان فریب‌تان داده است، دلیل نمی‌شود افراد بعدی نیز همین کار را بکنند. شروع جدیدی داشته باشید، خودتان تصمیم بگیرید که قرار است چه احساسی نسبت به اتفاقات پیش رو داشته باشید، اجازه ندهید یک خاطره‌ی بد همه‌ی زندگی‌تان را آلوده کند و خود را آماده‌ی شروعِ دوباره کنید.

 

۲. انتظار بدترین‌ها را دارید

چقدر به چیزهایی فکر می‌کنید که هرگز دوست ندارید اتفاق بیفتند؟ مثلا این‌که دوست ندارید پشت ترافیک بمانید و دیر سر کارتان برسید، یا آرزو می‌کنید روز دردناک و پراسترس دیگری سر کارتان نداشته باشید. به نظر می‌رسد این شیوه‌ی فکر کردن درمورد اتفاقات پیش رو بسیار رایج باشد، ولی به وضوح شیوه‌ی مناسبی نیست. به هر چه فکر می‌کنید سرتان می‌آید، بنابراین درعوض به چیزهایی فکر کنید که دوست دارید اتفاق بیفتند.

مثلا می‌خواهید کنفرانسی ارائه دهید، شاید به صورت خودکار و بر اساس عادت، ناخودآگاه به جای این‌که فکر کنید چگونه آن را به خوبی ارائه ‌می‌دهید به مسائل بد فکر می‌کنید.

فکرتان را به اتفاقات خوب متمرکز کنید، و آگاهانه تلاش کنید تا نگرانی زیادی به دل‌تان راه پیدا نکند. در این صورت احساس بسیار خوبی خواهید داشت، زیرا نه تنها استرس بدن و ذهن‌تان کم می‌شود، بلکه حقیقتاً شادتر خواهید شد. مزیت دیگرش این است که چیزهای جدیدی پیدا می‌کنید که با آنها می‌توانید نتایج بهتری کسب کنید.

 

۳. در مورد دوستان‌تان غیبت می‌کنید

اگر با خودتان صادق هستید، پس حتما می‌پذیرید گاهی هرچند بی‌ضرر، پشت دوستان‌تان حرف می‌زنید. وقتی خط قرمزی را رد می‌کنید، شاید در آن لحظه می‌دانستید نباید این کار را می‌کردید. وقتی این کار را می‌کنید، نادانسته و تلویحاً به اطرافیان‌تان می‌گویید آدم قابل اعتمادی نیستید و به صورت ناخودآگاه نیز این مسئله را درون‌تان تایید می‌کنید.

این عمدتا فقط یک عادت بی‌ضرر است و اغلب با نیت بد صورت نمی‌گیرد، بلکه بیش‌تر شبیه یک شایعه‌پراکنیِ بدون فکر است. چند روز پیش شخصا پشت یکی از دوستان بدگویی کردم؛ هر قدر این کار احمقانه و ناخودآگاه باشد، ‌ولی این عادت بد می‌تواند به سادگی از کنترل خارج شود. هنگام ارتکاب چنین عملی حتما مواظب باشید تبدیل به عادت نشود و آن را تقویت نکنید. همان‌ جوری که دوست دارید دیگران در موردتان صحبت کنند، راجع به آنها صحبت کنید.

 

۴. طبق گفته‌های‌تان رفتار نمی‌کنید

تصور کنید چه حالی می‌شوید اگر دیگران طبق گفته‌های‌شان رفتار نکنند. برنامه‌های‌شان را لغو کنند، بگویند کاری را انجام خواهند داد، ولی آن کار را نکنند؛ قول‌های توخالی. اگر طبق گفته‌های‌تان رفتار نکنید درست مثل چوپان دروغ‌گو می‌شوید و کم‌کم گفته‌های‌تان برای دیگران و حتی خودتان بی‌ارزش می‌شود.

مثلا اگر با دوستان‌تان قرار شام می‌گذارید، هرگز آن را لغو نکنید و اگر به شخصی گفتید برای‌اش رایانامه‌ای می‌فرستید یا با شخص دیگری تماس می‌گیرید، حتما این کارها را انجام دهید. پیش از این‌که به خواسته‌ای پاسخ مثبت دهید یا برای انجام کاری متعهد شوید، حتما دو بار به آن فکر کنید، و اگر قول دادید حتما به آن عمل کنید. اگر نتوانید به قول‌های کوچک‌تان عمل کنید، چگونه می‌توانید قول‌های بزرگ‌تری بدهید؟

 

۵. با خودتان دشمنی دارید

چالش‌انگیزترین عادت در میان همه‌ی عاداتِ مضر وقتی است که مقابل خودمان می‌ایستیم و هرگز کوتاه هم نمی‌آییم. این مسئله واقعا گیج‌کننده است و دلیل‌اش را هم نمی‌توان تشخیص داد که چرا مقابل هر آن‌چه واقعا می‌خواهیم مقاومت می‌کنیم. در ضمن، جویدن آدامس بادکنکی هم نتیجه‌ای ندارد، همین‌طور که نگرانی هم بی‌نتیجه است، با وجود این، به شکل عجیبی احساس آرامش‌بخشی دارد. این احساس به ما حس کاذبی می‌دهد که انگار مشکل حل شده است. و لی این حس کاذب کلا کمکی به ما نمی‌کند، و باعث می‌شود بیش‌تر احساس سرخوردگی کنیم، ولی با وجود این، به این کار ادامه می‌دهیم.

مثلا اگر سال‌ها در آرزوی این بودید که وزن‌تان را کم کنید، ولی متاسفانه به جای این‌که کاری انجام دهید، بیش‌تر در موردش حرف می‌زدید. به اندازه‌ی نیازتان از دیگران کمک بگیرید و از دشمنی با خودتان دست بردارید.

اگر برای کاری که در حال انجام‌اش هستید یا تغییر آن‌چه دوستش ندارید عزم کافی ندارید، به دنبال انگیزه‌ای بروید که به جلو حرکت‌تان دهد و آن را به عنوان یکی از ارزش‌های‌تان در نظر بگیرید. برای آن‌که به آن‌چه می‌خواهید تبدیل شوید باید از آن‌چه در گذشته‌ بودید فاصله بگیرید. در تلاش برای تغییر یک عادت همیشه باید بر مقاومت درونی‌تان غلبه کنید، بنابراین این امکان را به خودتان بدهید تا از چرخه‌ی دشمنی با خودتان رها شوید.

 

۶. خودتان را با دیگران مقایسه می‌کنید

این یکی از بی‌معنی‌ترین عاداتی است که می‌توانیم داشته باشیم. تهنا شخصی که باید خودمان را با آن مقایسه کنیم، خودمان هستیم. شرایط‌تان، تجربیات‌تان و مهارت‌های‌تان با هر شخص دیگری متفاوت است – صرفا به این دلیل که سیب و موز میوه هستند نمی‌توانید این دو را با مقایسه کنید. به خودتان مدام یادآوری کنید مقایسه کردن کاری منصفانه‌ای نیست؛ همه‌ی ما با هم متفاوت هستیم.

به یک نمونه‌ی رایج در موفقیت به عنوان الگو نگاهی بیندازید؛ ولی موفقیت دیگران را با موفقیت خودتان مقایسه نکنید، بلکه موفقیت فعلی‌تان را با موفقیت‌های بزرگ‌تری که می‌توانید در آینده کسب ‌کنید، مقایسه کنید. نقاط قوت‌تان و خودتان را با هیچ کس مقایسه نکنید و بر آن‌چه در آن مهارت دارید تمرکز کنید، برای رسیدن به آرزوهای‌تان خودتان را به چالش بکشید، و بگذارید این موارد تنها مواردی باشند که خودتان را مقایسه می‌کنید.

 

۷. به شدت خواهان تغییر دادن فرد دیگری هستید

این مورد را نیز باید در این لیست قرار می‌دادیم زیرا دفعات زیادی شاهد آن بوده‌اید و حتی شاید خودتان نیز همین کار را کرده باشید، ولی اصلا به آن فکر نکرده‌اید. تلاش برای تغییر آدم‌ها و تبدیل‌شان به آن‌چه خودتان می‌خواهید کار بی‌فایده‌ای است زیرا آدم‌ها فقط چیزی هستند که خودشان می‌خواهند، نه آن چیزی که شما می‌خواهید. می‌توانیم نصیحت‌شان کنیم، یا سنگ صبورشان باشیم، ولی نمی‌توانیم به آنها امر کنیم چگونه رفتار یا زندگی کنند. تنها کسی که قدرت تغییرش را داریم، خودمان هستیم و بس.

همیشه این مسائل را دیده‌اید، یا در موردشان چیزی شنیده‌اید یا خوانده‌اید، به ویژه در مورد زوج‌هایی که می‌خواهند شریک زندگی‌شان را مثلا از مصرف الکل، یا مواد مخدر یا شرکت در مهمانی‌های مختلف منع کنند، و متاسفانه پایان همه‌ی این داستان‌ها هم مثل هم هستند.

می‌توانیم از این‌که دیگران عادات بدی دارند متاثر شویم، ولی این‌که خودمان را برای تغییر دادن‌شان از پا درآوریم اصلا واقع‌بینانه و منصفانه نیست و شاید هرگز موفق نشویم. اگر تاکنون به صورت ناخودآگاه خواسته‌اید کسی را تغییر دهید، دست از این کار بر دارید، و روزی به این نتیجه می‌رسید که چنین شخصی هرگز طبق خواسته‌تان رفتار نمی‌کند و آماده‌ی هیچ تغییری نیست.

 

۸. زند‌گی شادتری داشتم اگر...

با رسانه‌ها و مطبوعاتی محاصره شده‌ایم که دائما با ایده‌هایی نظیر این‌که اگر بیش‌تر از این داشتیم یا کمتر از آن داشتم مغزمان را شست‌‌وشو می‌دهند. این مسئله باعث می‌شود دنبال توهماتی برویم که حقیقتاً وجود ندارند و از زندگی فعلی‌مان هم احساس سرخوردگی کنیم.‌ای کاش پول بیش‌تری داشتم، وزنم کم‌تر بود، شغل بهتری داشتم یا همسر کاملی پیدا می‌کردم؛ آن وقت زند‌گی شادتری داشتم. تا وقتی که حرف‌های خودمان را نشنویم هرگز متوجه این طرز فکر نمی‌شویم.

در زندگی‌تان خوبی‌ها و بدی‌هایی وجود دارد، ولی اگر حتی روزی به بیش‌تر از آن‌ چیزی هم که آرزوی‌اش را داشتید برسید، بازهم زندگی‌تان تغییری نمی‌کند. دیدن فقط یک جنبه از این قضیه (توهم) عادت بدی است. دنبال توهمات بودن باعث می‌شود از زندگی‌ فعلی‌مان احساس ناخرسندی کنیم.

مثلا رایج‌ترین شکل این طرز تفکر این است که فکر می‌کنید اگر پول بیش‌تری داشتید، خوشحال‌تر می‌شدید. شاید در این شرایط فقط کمی استرس‌تان کم‌تر ‌شود، ولی حقیقتاً خوشحال‌تر نمی‌شوید. خوشحالی از زمان حال، از زندگی در اکنون و سپاس‌گزاری از آن‌چه درحال‌حاضر دارید، سرچشمه می‌گیرد؛ بنابراین بر آن چیزی که نیستید، تمرکز نکنید ( که اتفاقا، همین عامل ناراحتی‌تان می‌شود). دست از این توهمات بر دارید، بیش‌تر در اکنون زندگی کنید و دیگر به "ای کاش‌ها" فکر نکنید – که همه‌ی این‌ها همیشه توهماتی در آینده هستند.

 

۹. الگوهای فکری منفی دارید که باید همین الان رها‌شان کنید

در طول روز به طور میانگین ۶۰، ۰۰۰ فکر، ذهن‌مان را بمباران می‌کنند. اغلب آدم‌ها از میزان منفی بودن این تفکرات بی‌خبر هستند، زیرا این تفکرات جزء عادات‌مان شده‌اند. شاید در طول سن رشد، این عادت را از خانواده یا اطرافیان‌تان کسب کرده باشید. به نظر می‌رسد بین اغلب آدم‌ها تفکر منفی از مثبت اندیشی رایج‌تر است. تفکر منفی جلوی خلاقیت، الهامات و فرصت‌ها را می‌گیرد.

این عادت باعث می‌شود بد‌ی‌ها را بزرگ و خوبی‌ها را کوچک‌ جلوه دهید، و بنابراین احساس واقعا بدی پیدا کنید. از نحوه‌ی تفکرتان بیش‌تر آگاه شوید و با افکار منفی مبارزه کنید. اگر تمایل دارید به مواردی که در آنها توانایی ندارید بیش‌تر فکر کنید، به نمونه‌های کمی می‌رسید، با این حال، بیش‌تر از آن‌که به خودتان احترام بگذارید خودتان را سرزنش می‌کنید یا ایده‌های‌تان را غیر ممکن تلقی می‌کنید. هر فکری که در زندگی پشتیبانی‌تان نکند، به احتمال زیاد منفی است.

گاهی اوقات نمی‌توانید جلوی ورود افکار منفی را به ذهن‌تان بگیرید، ولی حق انتخاب با شما است باورشان کنید یا تغییرشان دهید. کدام‌یک را انتخاب می‌کنید؟

 

۱۰. آدم دورویی هستید

آیا آن‌چه موعظه می‌کنید را خودتان انجام می‌دهید؟ دیدن آدم‌هایی که نصیحت‌ می‌کنند ولی به وضوح خودشان به آن عمل نمی‌کنند، واقعا آزاردهنده است. حتی بدتر، خود را جوری وانمود می‌کنید که به وضوح آن‌گونه نیستید! برخی آدم‌ها همیشه عادت دارند به دیگران بگویند چگونه باید زندگی کنند یا چه کارهایی باید انجام دهند، ولی هرگز انگشت‌شان را برنمی‌گردانند و به خودشان اشاره نمی‌کنند. دیدن آدم‌هایی که از دورو بودن خود آگاه نیستند بسیار ناامیدکننده و رنج‌آور است.

تا وقتی که خودتان کاری را انجام نمی‌دهید، در آن مورد دیگران را نصیحت نکنید، و به مردم نگویید چگونه زندگی کنند. اگر خودتان مواد غذایی ناسالمی مثل چیپس، می‌خورید هرگز به دیگران نگویید سالم‌تر زندگی کنند و قهوه ننوشند. آن‌چه برای شما خوب است شاید لزوما برای دیگران خوب نباشد. شاید همه‌مان در زندگی تا حدودی دورو باشیم، و مطمئنم همه این قضیه را قبول دارند. ولی حالا برای تغییر خود حق انتخاب دارید. همه‌ی ما عاداتی داریم که آرزو می‌کنیم نداشته باشیم، عاداتی که دوست‌شان نداریم و حتی شاید از وجودشان آگاه هم نباشیم.

چند لحظه زمان صرف کنید و در مورد عادات مضری که احتمالا دارید با خودتان صادق باشید و تصمیم بگیرید تغییرشان دهید. قطعا عاداتی داریم که از آنها بی‌اطلاع هستیم، ولی وقتی از آنها باخبر شدیم، باید تصمیم بگیریم که تغییرشان دهیم یا نادیده‌شان بگیریم. نمی‌توانید خودِ فعلی‌تان را تغییر دهید، ولی می‌توانید آن‌چه قرار است در آینده باشیم را تغییر دهید. همه‌ی ما حق انتخاب داریم. موفق باشید.

 

ارسال نظر