اغلب ما مردهای نفوذناپذیر را مردهایی عاشق اما سنتی می دانیم که ابراز احساسات را یاد نگرفته اند و البته اغلب مان تصور می کنیم اگر یک تنه برای باز کردن گارد احساسی چنین مردی تلاش کنیم، دیر یا زود موفق می شویم.
اگر شما هم با شوهری که از لحاظ احساسی بسته است زیر یک سقف زندگی می کنید، این مطلب را بخوانید. تجربه روبه رو شدن با زن ها و مردهای زیادی که این مشکل را به دفتر مشاوره من می آوردند باعث شده بتوانم قانونی برای شناخت مردهای نفوذ ناپذیر تنظیم کنم و راه های میانبری را برای تغییر دادن مردی که خودش مایل به تغییر است اما نمی تواند کاری برای خود کند را پیدا کنم. من در این مطلب این قانون ها و راه ها را با شما در میان می گذارم.
تا نخواهد نمی شود
البته که عشق شما می تواند روی زندگی همسرتان تاثیر بگذارد. عشق شما می تواند حمایت، امنیت، شوق و جراتی را که به آن نیاز دارد تا با دنیای درونی احساساتش روبه رو شود را به او بدهد. اما تمامی تلاش ها، صحبت ها، اشک ها و گریه های تان هرگز موثر واقع نخواهد شد، مگر آنکه او نیز نسبت به رشد شخصی و پیشرفت و موفقیت خودش متعهد باشد و باید خودش هم بخواهد، تنها در این موقع است که می توانید کمکش کنید.
همکاری و به عهده گرفتن رشد احساسی یک مرد در جهت کمک به رشد احساسی و عاطفی او، موضوع ها و مقولاتی جداگانه و متفاوت هستند. بسیاری اوقات که ما زن ها ادعا می کنیم به مردها کمک کرده ایم تا از لحاظ احساسی باز شوند، درواقع با خود چندان صادق نبوده ایم. در چنین مواقعی بهتر است بگوییم سعی می کنیم به زور او را از لحاظ احساسی باز کنیم.
اما او سخت در احساسات خود چسبیده است که مبادا باز شود. همان گونه که پیش تر گفتیم، اغلب زن ها با پرکردن جاهای خالی رابطه، درواقع پارو زدن را به تنهایی برعهده می گیرند. بخشی از یک رابطه سالم، دانستن این موضوع است که کدام مرد می خواهد و مایل است به او کمک کنید و کدام مرد نمی خواهد به او کمک شود.
همسر می خواهد از لحاظ احساسی بازتر باشد؟
یک بار زوج جوانی که در چند قدمی طلاق بودند برای مشاوره به دفتر من آمدند. زن شکایت می کرد که علی رغم تلاش هایش، همسرش همچنان از اینکه از لحاظ احساسی کمی بازتر باشد و بیشتر احساساتش را ابراز کند، امتناع می کند. وقتی از آن مرد خواستم نظراتش را در این باره بگوید، گفت: «من هیچ وقت از او نخواستم که من را اصلاح کند!»
یکی از بزرگ ترین اشتباهات زن ها این است که بدون آنکه به اطلاع نامزد یا همسرشان برسانند، برای رابطه خودشان دستور جلسه ای صادر می کنند و یک تنه برای اجرای آن دست و پا می زنند. ممکن است فکر کنید همسرتان نیاز دارد بیاموزد که چگونه باید ارتباط خوبی برقرار کند یا آسیب پذیرتر باشد و با احساسات و عواطف خود تماس بیشتری داشته باشد، اما آنچه او فکر می کند مهم تر است.
جواب تان را پیدا کنید
وقتی بدون آنکه به همسرتان بگویید تصمیم می گیرید که رابطه تان باید در چه سمت و سویی حرکت کند، نه تنها برای او احترامی قائل نبوده اید، بلکه خود را آبستن یأس، سرخوردگی و دل شکستگی بزرگی کرده اید، بنابراین قبل از آنکه به این موضوع بپردازید که چگونه به همسران در این رابطه کمک می کنید، باید از خود بپرسید که آیا می خواهد و مایل است یا نه؟ بهترین راه رسیدن به این پاسخ چیست؟ جواب بسیار ساده است؛ از او بپرسید. برای پرسیدن این سوال هم می توانید مراحلی که در ادامه می آوریم را طی کنید:
چگونه بفهمیم یک مرد می خواهد از لحاظ عاطفی و احساسی باز شود؟
۱ با وضوح تمام بدانید که به دنبال چه خصوصیات و ویژگی هایی در همسر آینده تان هستید. یک لیست تفاهم درست کنید و این موارد را در آن بیاورید:
دوست داشته باشد از احساسات و عواطف خود صحبت کند.
روی رشد شخصی خود قبلا کار کرده باشد.
از عشق ورزیدن و مهربان بودن لذت ببرد.
تفکری انعطاف پذیر داشته باشد.
۲ به نامزد یا همسرتان توضیح دهید که تصویر ذهنی تان از همسر و رابطه ایده آل چیست. در این مورد دقیق باشید و با روشنی و وضوح کامل صحبت کنید و بپرسید که آیا خود او فکر می کند همسر ایده آلی برای شما هست یا نه.
۳ از نامزد یا همسرتان بخواهید خواسته ها و ایده آل های خود را از یک رابطه ایده آل برای تان توضیح دهد. مراقب باشید از جانب او صحبت نکنید و بگذارید خودش نظراتش را توضیح دهد.
۴ درباره اطلاعاتی که دراختیار تان قرار می دهد، بیندیشید و به رفتارش دقت کنید تا ببینید که آیا فقط صحبت می کند یا به راستی ویژگی هایی که شما دنبالش هستید را از خود نشان می دهد؟ چنانچه پاسخ این سوال مثبت بود به رابطه با او ادامه دهید.
۵ همین که رابطه تان جدی تر شد، طوری که عرفا یک زوج محسوب شدید، از او بخواهید از اهداف احساسی و روانی خود لیستی تهیه کند. برای مثال دوست دارم یاد بگیرم هر وقت احساس فشار می کنم، تقاضای کمک کنم به جای آنکه تمام بارها را تنها به دوش بکشم و...
۶ قطعا لازم است که لیستی از اهداف احساسی و روانی خود را هم آماده کنید. هدف از این تمرین، آن است که ببینید نامزد یا همسرتان انگیزه دارد تا از لحاظ احساسی باز شود یا نه. تعیین این اهداف می تواند به او کمک کند تا به رشد شخصی خود پایبند باشد.
۷ لیست های تان را هم معاوضه کنید و برنامه ریزی و توافق های لازم برای رسیدن به این اهداف را انجام دهید. این توافق ها به منزله قوانینی هستند که ملزم به رعایت آنها هستید تا به اهداف خود برسید. این کار هماهنگی رابطه تان را تضمین می کند.
۸ اگر با کسی نامزد هستید، می توانید با این فرمول به او کمک کنید تا هم روی اهداف خودش همچنین اهداف شما متمرکز شود. این کار به شما کمک می کند تا دررابطه با خواسته های تان گویاتر باشید.
۹ همین که نامزد یا همسرتان متعهد شد تا روی باز بودن احساسی خود کار کند، می توانید با اعتماد به نفس کامل به او کمک کنید؛ چراکه می دانید او هم مایل است مثل عضوی از یک تیم با شما همکاری کند.
دست تنها نمی توانید
یادتان نرود که «برای آنکه زندگی تان موفق باشد، به دو انسان متعهد نیازمند است نه یکی!» پس خیال اینکه شما با توانایی ها و صبوری تان می توانید شوهرتان را تغییر دهید را از سرتان بیرون کنید. حتی خیال اینکه صرف عاشق بودن به یک مرد انگیزه هر تغییری را می دهد را هم از سرتان بیرون بیاورید. درست است که یک مرد به خاطر عشق حاضر به انجام خیلی کارها می شود.
اما اگر ویژگی های شخصیتی اش سد راهش باشد، حتی احساس قدرتمندی مثل عشق یا حتی ترس نسبت به ازدست دادن هم نمی تواند کمکی به او و البته شما کند. پس خودتان را فریب ندهید و به جای اینکه بخواهید از صفر تا صد ماجرا را خودتان تغییر دهید، با یک انتخاب درست با مردی زیر یک سقف بروید که توان تبدیل شدن به کسی که شما می خواهید و آرزو دارید را دارد.
موفقیت دو نفره
یادتان نرود که «برای آنکه زندگی تان موفق باشد، به دو انسان متعهد نیازمند است نه یکی!» پس خیال اینکه شما با توانایی ها و صبوری تان می توانید شوهرتان را تغییر دهید را از سرتان بیرون کنید
وقتی نمی خواهد تغییر کند
این مرد سنگ است؟
لحظه ای فرا می رسد که می خواهید صبورتر باشید و به همسرتان احساس امنیت دهید تا روی پیشرفت خود کار کند اما متاسفانه در برخی روابط، زمانی فرا می رسد که همسرتان نمی خواهد تغییر کند. مراقب این هشدارها باشید:
بیش از آنچه او به خود عشق می ورزد، شما به او عشق می ورزید.
رفتار، نگرش و برخورد همسرتان به زندگی برخوردی است منفی و از روی عجز و درماندگی.
دیگران را به خاطر مشکلاتش سرزنش می کند و از پذیرفتن مسئولیت نقشی که خود در این میان داشته، سر باز می زند
اعتیادهای مخربی دارد که از رویارویی با آنها و ترک شان سر باز می زند.
به طرزی مزمن معتاد به کنترل دیگران است و سر همه موارد با شما یک نبرد قدرت راه می اندازد.
به واسطه وقایع گذشته زندگی اش، احساس گناه می کند و اعتماد به نفس ندارد.
مدام به خاطر رفتارها و برخورد هایش عذر و بهانه می آورد یا می گوید من همینم که هستم.
از دریافت مشاوره یا کمک حرفه ای برای خود یا رابطه اش امتناع می کند.
به شما می گوید که نمی خواهد تغییر کند.
شک نکنید که همه مردها گهگاه مرتکب برخی بند های این لیست می شوند اما اگر نشانه های هشدار متعددی را در رفتار ش دیدید و مشاهده کردید که مدت طولانی این نشانه ها را بروز می دهد، دیگر می توانید قاطعانه بگویید که تغییر دادن این مرد آسان یا حتی ممکن نیست. شما حتی بروز گاه و بیگاه این نشانه ها را نباید سرسری بگیرید. با نامزد یا همسرتان در رابطه با ترس های تان صحبت کنید. این ترس ها را جدی بگیرید و اگر دو نفری از پس کنترل شان برنیامدید حتما روی کمک حرفه ای ها حساب کنید.