بررسی پدیده مدگرایی و تاثیر آن بر آرامش خانواده
امروز چی بپوشم، این لباسم را همه دیده اند، این اثاثیه از مدافتاده، وای این هم شد دکوراسیون منزل؟ چند بار این جملات و مشابه آن را در خانواده ها شنیده اید؟ شاید قبلا این جملات مختص خانم ها بود و خانم ها به مدگرایی محض محکوم می شدند، اما این روزها همه افراد خانواده با آن درگیرند و به این فکر هستند که به هر قیمتی رو به مد باشند.
یک روز مانتوی بلند و فردای آن مانتوی کوتاه مد می شود. امروز موهای آلمانی و فردا موهای فر کرده همه گیر است و حتی مادر خانواده دیگر مبلمان استیلی را که پارسال خریده دوست ندارد و فکر می کند اگر مبلمان خانه اش اسپورت می شد بهتر بود و پدر خانواده هم تصمیم می گیرد ماشین و موبایل خود را با هزار قرض و قوله عوض کند. وقتی از همه آنها می پرسی دلیل این همه تغییر چیست، می گویند مد است دیگر، همه می گیرند ما هم مثل بقیه، اما واقعا دلیل این امر چیست؟
نسرین سی و چهار ساله است. دو سال از زندگی مشترکش می گذرد، اما همسرش از دست او به امان آمده است. یکسره پشت ویترین مغازه هاست و تمام تلاش خود را به کار می بندد تا از دیگر دوستانش عقب نماند. همسر او یک کارمند ساده است که حقوق معمولی دریافت می کند، اما نسرین توجهی به این موضوع ندارد. او از گران ترین برند ها خرید می کند و حتی برای آن که از مد عقب نماند هزینه دندانپزشکی خود را صرف خرید از فروشگاه هایی می کند که پیامک هایش برای او آمده است. وقتی از او می پرسم سلامت مهم تر است یا مد، می گوید: می شود دندان را ماه دیگر درست کرد، اما فصل حراج فلان برند تمام می شود.
چنین قیاسی واقعا تعجب برانگیز است، اما این رفتارها تنها منحصر به خرید لباس یا لوازم منزل نیست.
در گفت وگو با مادر مهرانگیز که دانشجوست به نکته ای جالب بر خوردم. او که به سلامت دخترش اطمینان دارد با ناباوری به من می گوید: دخترم برای قبولی در دانشگاه مدتی خانه نشین شد و تحرک خود را از دست داد و همین موجب افزایش وزن او شد. زمانی که به دانشگاه رفت به جای این که به درس و تحصیلات خود دقت داشته باشد نگران افزایش وزن و شکل دماغ خود شد و به من گفت که حاضر است به جای رفتن به دانشگاه به شغلی ساده مشغول شود و دماغ خود را مانند دیگر دوستانش عمل کند.
وی با نگرانی می افزاید: دخترم شنیده بود با کشیدن شیشه لاغر می شود و همین مساله او را وسوسه کرد تا از این ماده شیطانی استفاده کند.
اما چه می شود که چنین تفکری در خانواده بخصوص در اقشار جوان آن شکل می گیرد؟ چرا برخی افراد عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند؟ این سوالی است که بیشتر این افراد نمی توانند پاسخی قانع کننده به آن بدهند.
اصلا مد چیست؟ واژه مد در لغت به معنای سلیقه، اسلوب، روش و شیوه به کار می رود ولی از نظر علم مردم شناسی، عبارت است از شیوه های قومی گذرا که اساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگی ازجمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایی و معاشرت و تزئین و معماری خانه را نشان می دهد. بنابراین می توان گفت، مد به تغییر سلیقه ناگهانی و مکرر همه یا بعضی افراد یک جامعه اطلاق می شود و منجر به گرایش به انجام رفتاری خاص یا مصرف کالای بخصوص یا در پیش گرفتن سبکی خاص در زندگی می شود.
روان شناسان دلایل مختلفی را برای مدگرایی در خانواده ارائه می کنند. به گفته این گروه نیاز به آراستگی در سن خاصی طبیعی است و جوانان می کوشند در این سن با پوشیدن انواع خاصی از لباس و آرایش مو خودنمایی کنند.
اما این روزها مد و مدگرایی در خانواده ها به افراطی ترین وضع خود رسیده که ازجمله دلایل آن می توان به تنوع طلبی، نوگرایی، همانندسازی، رقابت و چشم و هم چشمی، التزام های ناشی از دوستی، تشخص طلبی و جلب توجه دیگران، تجمل گرایی، کمبود محبت، تزلزل شخصیت و هویت یابی و غربگرایی تبلیغات رسانه ای و ماهواره ای و استفاده از اینترنت اشاره کرد.
بعضی جامعه شناسان معتقدند امروزه کالاها صرفا کارکرد ارضای نیازهای ضروری را ندارد، بلکه کالاها به مقوله های فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده اند که نماینده طبقه های مختلف اجتماعی هستند و به نیازهای اجتماعی و روانی افراد پاسخ می دهند تا به نیازهای زیستی آنها. انواع مبلمان و دکوراسیون، نوع موسیقی مورد علاقه، لباسی که می پوشیم، نوع وسیله رفت و آمد و همه جنبه های فرآیند مصرف، می تواند به عنوان نشانه های تفاوت بین گروه های مختلف اجتماعی شناخته شوند. به این ترتیب برخی تلاش می کنند در این روند خود را در ردیف طبقات مرفه جامعه نشان دهند.
البته برخی دیگر از جامعه شناسان نیز مد را ساخته دست سرمایه داران می دانند و بر این باورند که این گروه با تقسیم مصرف کنندگان به طبقه های مختلف، به تولید کالا برای هر طبقه اقدام می کنند و با ایجاد نیازهای کاذب برای مصرف کننده، او را مغلوب بازی سرمایه داری خود می کنند تا به این وسیله، شرایط بقای خود را فراهم آورند.
تاثیر مدگرایی بر اقتصاد خانواده
در روایات اسلامی بارها تاکید شده است که فرزند زمان خود باش این امر به معنای آن است که از نظر سبک زندگی به زمان خود تأسی کن و از آن جدا و دور نباش. در زمانی که ندانستن رایانه، بی سوادی و استفاده از اینترنت و کار با رایانه دانش تلقی می شود، داشتن رایانه، کار با آن و استفاده از تلفن همراه و وسائل ارتباطی مدرن مدگرایی منفی و غیرسازنده تلقی نمی شود.
اما استفاده های افراطی از یک نوع وسیله یا طرز پوشش و تقلید کورکورانه مساله ای نیست که بتوان آن را مدرن بودن و همراه با زمان پیش رفتن دانست.
از آنجا که یک مدگرا باید به روز باشد و «مرگ انواع مدهای قدیم» و «تولد مدهای جدید» بسرعت روی می دهد، شخص مدگرا ناچار است هزینه های زیادی برای پیروی از مد بپردازد. این مساله آنجا اهمیت بیشتری می یابد که مدگرا، توان مالی کافی برای «به روز بودن» نداشته و برای رسیدن به خواسته هایش ناگزیر باشد با گرفتن وام های بانکی و قرض های دوستانه از آینده خود خرج کند. گاهی فشار وارده به خانواده و سرپرست خانوار برای چنین اقدامی سبب بروز مشکلات روحی و ناهنجاری های اجتماعی نیز می شود.
حمیدرضا ترکمندی کارشناس مسائل اجتماعی در این باره می گوید: در بسیاری از خانواده هایی که جذب مدگرایی شده اند هزینه های بسیار بالایی به جای این که برای اموری چون مطالعه، علم افزایی و بهداشت مصرف شود، برای خرید مواد آرایشی، تغییر پوشش و لباس و اسراف صرف می شود.
وی با اشاره به این که هزینه مدگرایی به نحوی دور ریخته می شود، تصریح می کند: این هزینه به جای این که در خدمت اقتصاد خانواده قرار گیرد، مستقیما به جیب تولیدکنندگان یا کپی برداران از محصولات خارجی می رود و موجب آلودگی ظاهری جامعه، رواج تقلید کورکورانه و چشم و همچشمی، نگرانی و استرس، مقبولیت ظاهری و مطابق مد روز بودن، صرف وقت، حواس پرتی، نداشتن انگیزه و رغبت به تحصیل، گرفتار شدن در آسیب های اجتماعی و غرور کاذب می شود.
شاید باور نکنید مدگرایی در همه جا خودنمایی می کند و علاوه بر پوشش و مدل آرایش مو و صورت، تغییر دکوراسیون لوازم منزل و خرید مبلمان چند ده میلیونی، ظرف های تزئینی چند میلیونی و سرویس های چینی میلیونی، خرید انواع لوازم خانگی و آشپزخانه نیز یکی از مواردی است که کمر اقتصاد خانواده ها را شکسته است. پیشتر ها وقتی به کابینت های آشپزخانه برخی منازل سر می زدیم، می توانســــتیم انواع سرخ کن، ساندویچ ساز، همه کاره، قهوه ساز و غذاساز را ببینیم که مدت ها از آن استفاده نشده و تنها با انگیزه به روز بودن خریده شده اند، اما این روزها حتی مدل های چند میلیونی کابینت های آشپزخانه، انواع هود، فر، گاز رومیزی و حتی یخچال های سایدبای ساید است که محل تقاضای چشم و هم چشمی و رو به مد بودن خانواده ها قرار گرفته و اگر خانواده ای به فرض یخچال ساید بای ساید نداشته باشد گویی از زندگی عقب است و خانه او امروزی نیست.
ماجرا به جایی رسیده که بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که صنعت لوازم خانگی بر رواج این گونه مدگرایی و تبلیغ جان می گیرد.
به گفته محمدرضا دیانی، رئیس انجمن تولیدکنندگان لوازم خانگی، بازار لوازم خانگی ایران با کل بازار خاورمیانه برابری می کند. کار به اینجا تمام نمی شود؛ مد شدن سفرهای خارجی نیز یکی از این معضلات است. در حالی که کشورمان مناطق توریستی و دیدنی و منحصر به فرد زیادی دارد برخی افراد حتی برخلاف میلشان به سفرهای خارجی می روند تا از بقیه عقب نمانند. این سفرها نه تنها هزینه زیادی به اقتصاد خانواده تحمیل می کند، بلکه برخی از آنها به کشورهایی صورت می گیرد که آداب و رسومشان با ما یکی نیست و اختلاف فرهنگی موجب می شود افراد خانواده تحت تاثیر فرهنگ غلط غربی قرار گیرند.
شاید باورکردنی نباشد، اما مدهای جراحی زیبایی نیز حکایتی است که با تمام عجیب بودنش واقعیت دارد. رواج جراحی های زیبایی که به دلیل مد صورت می گیرد، یکی از مسائلی است که این روز ها هزینه بسیاری به خانواده ها تحمیل می کند.
جراحی بینی یکی از جراحی های متداولی است که علاوه بر زنان، مردان نیز به آن روی آورده اند. براساس آماری که از سوی انجمن جراحان فک و صورت ارائه شده، حداقل سالانه ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه جراحی بینی در ایران می شود. این درحالی است که بیشتر این جراحی ها نه برای سلامت، بلکه به تبعیت از هنرپیشگان خارجی و مد سال انجام می شود و به قولی سر بالا یا سر پایین بودن بینی نوعی مد است.
جالب آنجاست که این جراحی ها تنها منحصر به بینی نیست و این روزها گسترش بیشتری پیدا کرده است. از جمله این جراحی ها می توان به عمل زیبایی برداشتن موهای زائد با لیزر، گذاشتن گونه، کشیدن پوست صورت، ارتودنسی دندان و کلفت و نازک کردن لب ها اشاره کرد.
اکرم عباسی روان شناس در این باره می گوید: در بسیاری موارد این عمل ها ضرورتی ندارد و فقط شخص به دلیل کمبود اعتماد به نفس و مد آنها را انجام می دهد، اما جالب آنجاست که اعتماد به نفس کاذبی که از طریق جراحی به دست میآید در کوتاه مدت از بین می رود و فقط هزینه های گزاف روی دست متقاضی باقی می گذارد. نکته قابل تامل این که تاثیر برخی از این اعمال جراحی مانند بوتاکس نهایتا شش ماه است و برای باقی ماندن این تاثیر به مدت دائم باید این تزریق هر ۴ ماه یکبار تا ۵ یا ۶ بار انجام شود و در نهایت شخص برای این که از دیگران عقب نماند هزینه گزافی به خانواده تحمیل می کند.
تشخّص و منحصر به فرد بودن
مدگرایی منحصر به مصرف گرایی نیست، بلکه اغلب رابطه مستقیمی با غربگرایی دارد. مدها و مدل ها در حال تغییر و غربی شدن است و دنیای غرب با ایجاد مصرف زدگی و مدزدگی توانسته به بازار بسیاری از کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران دست یابد و می توان گفت مد یکی از ابزارهای جنگ نرم غرب به شمار می رود.
بسیاری بر این باورند که رفتار و منش غربی ها یک برتری اخلاقی به حساب می آید و نه تنها باید در چگونگی پوشش و رفتار از آنها الگو گرفت بلکه حتی باید از مارک ها و نشان های غربی نیز در کالاهای مورد نیاز استفاده کرد و هر کالایی که مارکی خارجی و مطرح داشته باشد مقبول و باکیفیت محسوب می شود.
این الگوگیری تا آنجا پیش رفته که برخی محققان بازاریابی جهان، برند را یک امضا، آبرو و حاشیه امن برای مشتری می دانند و عده ای دیگر برند را خوش نامی و هویت معنا می کنند.
اکرم عباسی روان شناس در این باره می گوید: وقتی در خانواده لوازم خارجی را نمونه ای از کیفیت و دوام می دانند و اطرافیان مدام از از بی کیفیتی کالاهای ایرانی و مقبولیت کالاهای خارجی سخن می گویند و برای خرید تنها برندهای خاصی انتخاب می شود و هیچ کس ارزیابی خاصی درخصوص ضرر و زیان خرید کالاهای غربی نمی کند، نمی توان انتظار داشت توجه به مارک یا برند مطرح نباشد.
او برندگرایی را رفتاری مرتبط با پیروی از مدهای روز جهانی و مدگرایی می داند و در این باره عقیده دارد استفاده از این محصولات بین بسیاری از افراد بویژه افراد مرجع رفتاری مانند هنرپیشگان و ورزشکاران رواج پیدا کرده و همین موضوع باعث گرایش جوانان اعم از ثروتمند و غیرثروتمند به برند و مد شده است.
به نظر می رسد پرداخت ۳ میلیون تومان برای یک تی شرت یا ۱۰ میلیون تومان برای یک دست کت و شلوار تنها برای به رخ کشیدن ثروت و تمکن مالی است و با این هدف انجام می شود که فرد به دیگران ثابت کند توانایی خرید محصولاتی با این قیمت را دارد.
اکرم عباسی می افزاید: این گروه به دلیل کمبودهایی که دارند ابزاری بجز برند برای عرضه خود ندارند و تنها با صرف هزینه های هنگفت، در پی مطرح کردن خود در جامعه هستند. حتی چنین برخوردی باعث شده است که بسیاری از سوءاستفاده کنندگان اقتصادی یا حتی تولیدکنندگان داخلی برای فروش کالای خود دست به تقلب بزنند و جنس خود را با برند خارجی غربی به فروش برسانند.
برای مثال می توان گفت بسیاری از فروشندگان و تولیدکنندگان ایرانی که در گسترش برند نقش مهمی ایفا می کنند با سفر به برخی کشورها و وارد کردن پوشاک قاچاق به داخل کشور یا الگوبرداری از مدل های خارجی شروع به تولید می کنند و در نهایت با چسباندن یک مارک، لباس ایرانی را به لباس مارک دار خارجی تبدیل می کنند و این جنس را با قیمتی بالاتر به فروش می رسانند.
چنین مسائلی ناشی از ناآشنایی جوانان با موضوع برند و مارک یا بی اعتمادی آنها به کالای ایرانی است. بسیاری از کالاهای خارجی موجود در این برندها از تولیدات چین است که به کشور وارد می شود و کیفیت بسیاری از آنها نازل تر از محصولات ایرانی است و تنها در این میان این مارک است که بازار را تصرف می کند.
تاثیر ماهواره و اینترنت
اما فقط اینها نیست، این روزها مدگرایی ابزار تازه ای هم یافته و آن گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای و تلفن همراه و ماهواره است که باعث شده نه تنها جوانان و نوجوانان بلکه بزرگسالان نیز به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعه روی بیاورند.
کالای مد شده در ماهواره، با خود شیوه های جدید رفتاری، هنجاری و ارزش های کاذب به همراه می آورد و فناوری علمی ابزاری برای انتقال این هنجار و ارزش شده است.
تبلیغات ماهواره ای برای همگان شناخته شده، اما این روزها استفاده از صفحات اینترنتی برای ارائه انواع مدل ها براحتی رایج شده است. صفحات مد و فشن در قالب شبکه های اجتماعی یافت می شود و کافی است با یک جستجوی کوچک وارد دنیایی از مدل های عجیب و غریب شد که به صورت اینترنتی به فروش می رسد. حتی خیلی از افراد، گروه های مجازی برای دستیابی به مد راه می اندازند و این گونه مدگرایی را ترویج می کنند.
از سوی دیگر بسیاری از افراد نیز گوشی های هوشمندی دارند که بسادگی می تواند با یک اپلیکیشن ساده، اتصال فرد به اینستاگرام را فراهم کند. ذات شبکه اجتماعی اینستاگرام که یک شبکه اجتماعی عکس محور است زمینه را برای عرضه لباس و مد فراهم می کند و کاربران در کنار دیدن و لایک کردن عکس دوست و آشنا در این شبکه اجتماعی، می توانند فارغ از ترافیک شهر، آخرین مدهای سال را در صفحات مخصوص آن ببینند، پسند کنند و بخرند و حتی در منزل دریافت کنند. در این موارد هیچ گونه نظارتی وجود ندارد و افراد براحتی هر گونه کالایی را با هر کیفیت و ارزشی ارائه می کنند.
در حقیقت بسیاری از رسانه های گروهی به کمک تبلیغات و مدهای جدید نیازها و الگوهای جدیدی برای افراد ایجاد می کنند که بعضی از این الگوها با فرهنگ و ارزش های جامعه ما هیچ تناسبی ندارد و باعث مشکلات اجتماعی و خانوادگی می شود. بنفشه حسن وند، روان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه نیز در این باره می گوید: وظیفه نهادهای فرهنگی و رسانه های جمعی این است که هویت این مدها را برای خانواده ها شناسایی کنند و به آن ها بگویند هر مدی نشان دهنده ویژگی چه نوع اشخاصی است. بسیاری از افرادی که به سمت گرایش های ظاهری خاصی تمایل پیدا می کنند، از شناسنامه مد و دیدگاهی که پشت آن است آگاه نیستند و اگر این آگاه سازی صورت گیرد، افراد از انحراف های رفتاری پشت پرده مد مطلع می شوند و چه بسا مدی را که قبلا استفاده می کردند کنار بگذارند و مدهای ساده تری را انتخاب کنند.وی ادامه داد: ما باید برای علاقه جوانان در مقابل این همه تبلیغات و مدل هایی که در برنامه های شبکه های ماهواره ای مختلف وجود دارد، پاسخی داشته باشیم و مدل هایی را به آنها ارائه دهیم که در عین آن که جذاب هستند مناسب با فرهنگ دینی و مذهبی مان نیز باشند.
مد خوب، مد بد
اما سوال این است آیا به روز شدن و متنوع بودن بد است یا خوب؟ نباید فراموش کرد مد به دلیل این که نوعی نوآوری محسوب می شود پیامدهای مثبتی به دنبال دارد، اما زمانی که مد با هنجارهای رایج در جامعه و فرهنگ آن در تضاد باشد، تنش به دنبال خواهد داشت و در نهایت تنش به فروپاشی هنجارهای مسلط یا جایگزینی ارزش ها و هنجارهای جدید می انجامد.
دکتر عباسی، روان شناس در این باره معتقد است ایجاد نشاط و شادابی، بیرون آمدن از کسالت و یکنواختی و ارضای هیجان ها، از پیامدهای مثبت مد است و پیامدهای منفی مدگرایی نیز، متکی شدن شدید فرد به دیگران، حتی در تعیین افکار و اعمال، تاثیرپذیری از گروه های مختلف و خدشه دار شدن هویت فردی خواهد بود. وی می افزاید: یکی از تبعات شوم و تخریب کننده مد وابستگی به بیگانگان و تهدید اصالت فرهنگی جامعه است. به بیان دیگر، غرب به عنوان یکی از اصلی ترین و عمده ترین کانون های ترویج و صدور مد علاوه بر تهدید و تهاجم فرهنگی ـ که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان ناتوی فرهنگی یاد کردند ـ وابستگی فرهنگی و اقتصادی جوامع را ایجاد می کند و برای خود بازار مصرف گسترده در کشورهای گوناگون به وجود می آورد.
این روان شناس با بیان این که جوانی که دغدغه ذهنی او به روز بودن و تنوع طلبی در قالب تمایل و تهدید مارک ها و برندهای گوناگون است، سرمایه شخصی و ملی خود و جامعه را به خارج تزریق می کند، اظهار می کند: این امر خیانت به کشور است که در هر صورت چه جاهلانه باشد و چه آگاهانه، اثرات مخربی برای فرهنگ و اقتصاد جامعه به همراه می آورد. این نوع مدگرایی پیش از آن که در چارچوب نوگرایی مطرح شود بیشتر مؤید دهن کجی به ارزش ها و مصلحت خود و جامعه در میان مدت و درازمدت است. در حقیقت نباید فراموش کنیم که انسان روحیه ای تنوع طلب دارد و از ضرورت های زندگی و روابط انسانی تمایل به خودآرایی است، اما اگر این ضرورت از روی غفلت یا ضعف روحی از مسیر طبیعی و صحیح خود خارج شود به خودنمایی تبدیل می شود که در این صورت آثار مفید خودآرایی به آثار سوء خودخواهی بدل می شود.
بسیاری از کارشناسان معتقدند شرایط قابل قبول برای پذیرش مد عبارت است از متناسب بودن با فضا و موقعیت زمانی و مکانی، خارج نشدن از حدود الهی، متناسب با سن و جنس فرد، تبلیغ نکردن برای دشمن خدا و ضرر نداشتن برای بدن است و ایجاد آشفتگی های روحی و روانی، ایجاد شهرت، آسیب رساندن به بدن، سست شدن پیوند صمیمی خانواده ها بر اثر خواسته ها و خودخواهی ها، تنوع طلبی کاذب و تحمیل هزینه های سنگین بر خانواده از آسیب های مهم مدگرایی در جامعه محسوب می شود.
اکرم عباسی، روان شناس در این باره معتقد است: ما مسلمان هستیم و در جامعه ای مذهبی زندگی می کنیم، بنیان خانواده هایمان نیز دینی است. پس باید از الگویی پیروی کنیم که متناسب با شخصیت و ظرفیت دینی و مذهبی مان باشد و اگر بخواهیم از آسیب های مدگرایی غربی مصون و در امان بمانیم باید از آموزه ها و الگوهای دینی و مذهبی بهره بگیریم و مهم ترین بنیان در این زمینه خانواده است.
وی با بیان این که نمادهای مختلف مد ها و آیین های ساختگی ابتدا وارد زندگی افراد می شود، می افزاید: نمادهایی در شکل های انگشتر، گردنبند، مدل مو، لباس و بسیاری چیزهای دیگر وارد خانواده می شود و وقتی خانواده با آن نماد و شکل خو گرفت، لاجرم به سمت آن گرایش سیاسی و اجتماعی هم سوق پیدا می کند. به هر حال مد تا آنجا که باعث تنوع، رفع خستگی، احساس آرامش، اعتماد به نفس و شادابی و نشاط شود بد نیست، اما فراموش نکنیم اگر مقهور این پدیده شویم، مد بر ما فرمان می راند و آرامش اولین چیزی است که در این راه از دست می دهیم چرا که همیشه باید بدویم تا از دنیای رنگارنگ مد عقب نمانیم.
گیتی آذری
امروز چی بپوشم، این لباسم را همه دیده اند، این اثاثیه از مدافتاده، وای این هم شد دکوراسیون منزل؟ چند بار این جملات و مشابه آن را در خانواده ها شنیده اید؟ شاید قبلا این جملات مختص خانم ها بود و خانم ها به مدگرایی محض محکوم می شدند، اما این روزها همه افراد خانواده با آن درگیرند و به این فکر هستند که به هر قیمتی رو به مد باشند.
یک روز مانتوی بلند و فردای آن مانتوی کوتاه مد می شود. امروز موهای آلمانی و فردا موهای فر کرده همه گیر است و حتی مادر خانواده دیگر مبلمان استیلی را که پارسال خریده دوست ندارد و فکر می کند اگر مبلمان خانه اش اسپورت می شد بهتر بود و پدر خانواده هم تصمیم می گیرد ماشین و موبایل خود را با هزار قرض و قوله عوض کند. وقتی از همه آنها می پرسی دلیل این همه تغییر چیست، می گویند مد است دیگر، همه می گیرند ما هم مثل بقیه، اما واقعا دلیل این امر چیست؟
نسرین سی و چهار ساله است. دو سال از زندگی مشترکش می گذرد، اما همسرش از دست او به امان آمده است. یکسره پشت ویترین مغازه هاست و تمام تلاش خود را به کار می بندد تا از دیگر دوستانش عقب نماند. همسر او یک کارمند ساده است که حقوق معمولی دریافت می کند، اما نسرین توجهی به این موضوع ندارد. او از گران ترین برند ها خرید می کند و حتی برای آن که از مد عقب نماند هزینه دندانپزشکی خود را صرف خرید از فروشگاه هایی می کند که پیامک هایش برای او آمده است. وقتی از او می پرسم سلامت مهم تر است یا مد، می گوید: می شود دندان را ماه دیگر درست کرد، اما فصل حراج فلان برند تمام می شود.
چنین قیاسی واقعا تعجب برانگیز است، اما این رفتارها تنها منحصر به خرید لباس یا لوازم منزل نیست.
در گفت وگو با مادر مهرانگیز که دانشجوست به نکته ای جالب بر خوردم. او که به سلامت دخترش اطمینان دارد با ناباوری به من می گوید: دخترم برای قبولی در دانشگاه مدتی خانه نشین شد و تحرک خود را از دست داد و همین موجب افزایش وزن او شد. زمانی که به دانشگاه رفت به جای این که به درس و تحصیلات خود دقت داشته باشد نگران افزایش وزن و شکل دماغ خود شد و به من گفت که حاضر است به جای رفتن به دانشگاه به شغلی ساده مشغول شود و دماغ خود را مانند دیگر دوستانش عمل کند.
وی با نگرانی می افزاید: دخترم شنیده بود با کشیدن شیشه لاغر می شود و همین مساله او را وسوسه کرد تا از این ماده شیطانی استفاده کند.
اما چه می شود که چنین تفکری در خانواده بخصوص در اقشار جوان آن شکل می گیرد؟ چرا برخی افراد عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند؟ این سوالی است که بیشتر این افراد نمی توانند پاسخی قانع کننده به آن بدهند.
اصلا مد چیست؟ واژه مد در لغت به معنای سلیقه، اسلوب، روش و شیوه به کار می رود ولی از نظر علم مردم شناسی، عبارت است از شیوه های قومی گذرا که اساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگی ازجمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایی و معاشرت و تزئین و معماری خانه را نشان می دهد. بنابراین می توان گفت، مد به تغییر سلیقه ناگهانی و مکرر همه یا بعضی افراد یک جامعه اطلاق می شود و منجر به گرایش به انجام رفتاری خاص یا مصرف کالای بخصوص یا در پیش گرفتن سبکی خاص در زندگی می شود.
روان شناسان دلایل مختلفی را برای مدگرایی در خانواده ارائه می کنند. به گفته این گروه نیاز به آراستگی در سن خاصی طبیعی است و جوانان می کوشند در این سن با پوشیدن انواع خاصی از لباس و آرایش مو خودنمایی کنند.
اما این روزها مد و مدگرایی در خانواده ها به افراطی ترین وضع خود رسیده که ازجمله دلایل آن می توان به تنوع طلبی، نوگرایی، همانندسازی، رقابت و چشم و هم چشمی، التزام های ناشی از دوستی، تشخص طلبی و جلب توجه دیگران، تجمل گرایی، کمبود محبت، تزلزل شخصیت و هویت یابی و غربگرایی تبلیغات رسانه ای و ماهواره ای و استفاده از اینترنت اشاره کرد.
بعضی جامعه شناسان معتقدند امروزه کالاها صرفا کارکرد ارضای نیازهای ضروری را ندارد، بلکه کالاها به مقوله های فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده اند که نماینده طبقه های مختلف اجتماعی هستند و به نیازهای اجتماعی و روانی افراد پاسخ می دهند تا به نیازهای زیستی آنها. انواع مبلمان و دکوراسیون، نوع موسیقی مورد علاقه، لباسی که می پوشیم، نوع وسیله رفت و آمد و همه جنبه های فرآیند مصرف، می تواند به عنوان نشانه های تفاوت بین گروه های مختلف اجتماعی شناخته شوند. به این ترتیب برخی تلاش می کنند در این روند خود را در ردیف طبقات مرفه جامعه نشان دهند.
البته برخی دیگر از جامعه شناسان نیز مد را ساخته دست سرمایه داران می دانند و بر این باورند که این گروه با تقسیم مصرف کنندگان به طبقه های مختلف، به تولید کالا برای هر طبقه اقدام می کنند و با ایجاد نیازهای کاذب برای مصرف کننده، او را مغلوب بازی سرمایه داری خود می کنند تا به این وسیله، شرایط بقای خود را فراهم آورند.
تاثیر مدگرایی بر اقتصاد خانواده
در روایات اسلامی بارها تاکید شده است که فرزند زمان خود باش این امر به معنای آن است که از نظر سبک زندگی به زمان خود تأسی کن و از آن جدا و دور نباش. در زمانی که ندانستن رایانه، بی سوادی و استفاده از اینترنت و کار با رایانه دانش تلقی می شود، داشتن رایانه، کار با آن و استفاده از تلفن همراه و وسائل ارتباطی مدرن مدگرایی منفی و غیرسازنده تلقی نمی شود.
اما استفاده های افراطی از یک نوع وسیله یا طرز پوشش و تقلید کورکورانه مساله ای نیست که بتوان آن را مدرن بودن و همراه با زمان پیش رفتن دانست.
از آنجا که یک مدگرا باید به روز باشد و «مرگ انواع مدهای قدیم» و «تولد مدهای جدید» بسرعت روی می دهد، شخص مدگرا ناچار است هزینه های زیادی برای پیروی از مد بپردازد. این مساله آنجا اهمیت بیشتری می یابد که مدگرا، توان مالی کافی برای «به روز بودن» نداشته و برای رسیدن به خواسته هایش ناگزیر باشد با گرفتن وام های بانکی و قرض های دوستانه از آینده خود خرج کند. گاهی فشار وارده به خانواده و سرپرست خانوار برای چنین اقدامی سبب بروز مشکلات روحی و ناهنجاری های اجتماعی نیز می شود.
حمیدرضا ترکمندی کارشناس مسائل اجتماعی در این باره می گوید: در بسیاری از خانواده هایی که جذب مدگرایی شده اند هزینه های بسیار بالایی به جای این که برای اموری چون مطالعه، علم افزایی و بهداشت مصرف شود، برای خرید مواد آرایشی، تغییر پوشش و لباس و اسراف صرف می شود.
وی با اشاره به این که هزینه مدگرایی به نحوی دور ریخته می شود، تصریح می کند: این هزینه به جای این که در خدمت اقتصاد خانواده قرار گیرد، مستقیما به جیب تولیدکنندگان یا کپی برداران از محصولات خارجی می رود و موجب آلودگی ظاهری جامعه، رواج تقلید کورکورانه و چشم و همچشمی، نگرانی و استرس، مقبولیت ظاهری و مطابق مد روز بودن، صرف وقت، حواس پرتی، نداشتن انگیزه و رغبت به تحصیل، گرفتار شدن در آسیب های اجتماعی و غرور کاذب می شود.
شاید باور نکنید مدگرایی در همه جا خودنمایی می کند و علاوه بر پوشش و مدل آرایش مو و صورت، تغییر دکوراسیون لوازم منزل و خرید مبلمان چند ده میلیونی، ظرف های تزئینی چند میلیونی و سرویس های چینی میلیونی، خرید انواع لوازم خانگی و آشپزخانه نیز یکی از مواردی است که کمر اقتصاد خانواده ها را شکسته است. پیشتر ها وقتی به کابینت های آشپزخانه برخی منازل سر می زدیم، می توانســــتیم انواع سرخ کن، ساندویچ ساز، همه کاره، قهوه ساز و غذاساز را ببینیم که مدت ها از آن استفاده نشده و تنها با انگیزه به روز بودن خریده شده اند، اما این روزها حتی مدل های چند میلیونی کابینت های آشپزخانه، انواع هود، فر، گاز رومیزی و حتی یخچال های سایدبای ساید است که محل تقاضای چشم و هم چشمی و رو به مد بودن خانواده ها قرار گرفته و اگر خانواده ای به فرض یخچال ساید بای ساید نداشته باشد گویی از زندگی عقب است و خانه او امروزی نیست.
ماجرا به جایی رسیده که بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که صنعت لوازم خانگی بر رواج این گونه مدگرایی و تبلیغ جان می گیرد.
به گفته محمدرضا دیانی، رئیس انجمن تولیدکنندگان لوازم خانگی، بازار لوازم خانگی ایران با کل بازار خاورمیانه برابری می کند. کار به اینجا تمام نمی شود؛ مد شدن سفرهای خارجی نیز یکی از این معضلات است. در حالی که کشورمان مناطق توریستی و دیدنی و منحصر به فرد زیادی دارد برخی افراد حتی برخلاف میلشان به سفرهای خارجی می روند تا از بقیه عقب نمانند. این سفرها نه تنها هزینه زیادی به اقتصاد خانواده تحمیل می کند، بلکه برخی از آنها به کشورهایی صورت می گیرد که آداب و رسومشان با ما یکی نیست و اختلاف فرهنگی موجب می شود افراد خانواده تحت تاثیر فرهنگ غلط غربی قرار گیرند.
شاید باورکردنی نباشد، اما مدهای جراحی زیبایی نیز حکایتی است که با تمام عجیب بودنش واقعیت دارد. رواج جراحی های زیبایی که به دلیل مد صورت می گیرد، یکی از مسائلی است که این روز ها هزینه بسیاری به خانواده ها تحمیل می کند.
جراحی بینی یکی از جراحی های متداولی است که علاوه بر زنان، مردان نیز به آن روی آورده اند. براساس آماری که از سوی انجمن جراحان فک و صورت ارائه شده، حداقل سالانه ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه جراحی بینی در ایران می شود. این درحالی است که بیشتر این جراحی ها نه برای سلامت، بلکه به تبعیت از هنرپیشگان خارجی و مد سال انجام می شود و به قولی سر بالا یا سر پایین بودن بینی نوعی مد است.
جالب آنجاست که این جراحی ها تنها منحصر به بینی نیست و این روزها گسترش بیشتری پیدا کرده است. از جمله این جراحی ها می توان به عمل زیبایی برداشتن موهای زائد با لیزر، گذاشتن گونه، کشیدن پوست صورت، ارتودنسی دندان و کلفت و نازک کردن لب ها اشاره کرد.
اکرم عباسی روان شناس در این باره می گوید: در بسیاری موارد این عمل ها ضرورتی ندارد و فقط شخص به دلیل کمبود اعتماد به نفس و مد آنها را انجام می دهد، اما جالب آنجاست که اعتماد به نفس کاذبی که از طریق جراحی به دست میآید در کوتاه مدت از بین می رود و فقط هزینه های گزاف روی دست متقاضی باقی می گذارد. نکته قابل تامل این که تاثیر برخی از این اعمال جراحی مانند بوتاکس نهایتا شش ماه است و برای باقی ماندن این تاثیر به مدت دائم باید این تزریق هر ۴ ماه یکبار تا ۵ یا ۶ بار انجام شود و در نهایت شخص برای این که از دیگران عقب نماند هزینه گزافی به خانواده تحمیل می کند.
تشخّص و منحصر به فرد بودن
مدگرایی منحصر به مصرف گرایی نیست، بلکه اغلب رابطه مستقیمی با غربگرایی دارد. مدها و مدل ها در حال تغییر و غربی شدن است و دنیای غرب با ایجاد مصرف زدگی و مدزدگی توانسته به بازار بسیاری از کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران دست یابد و می توان گفت مد یکی از ابزارهای جنگ نرم غرب به شمار می رود.
بسیاری بر این باورند که رفتار و منش غربی ها یک برتری اخلاقی به حساب می آید و نه تنها باید در چگونگی پوشش و رفتار از آنها الگو گرفت بلکه حتی باید از مارک ها و نشان های غربی نیز در کالاهای مورد نیاز استفاده کرد و هر کالایی که مارکی خارجی و مطرح داشته باشد مقبول و باکیفیت محسوب می شود.
این الگوگیری تا آنجا پیش رفته که برخی محققان بازاریابی جهان، برند را یک امضا، آبرو و حاشیه امن برای مشتری می دانند و عده ای دیگر برند را خوش نامی و هویت معنا می کنند.
اکرم عباسی روان شناس در این باره می گوید: وقتی در خانواده لوازم خارجی را نمونه ای از کیفیت و دوام می دانند و اطرافیان مدام از از بی کیفیتی کالاهای ایرانی و مقبولیت کالاهای خارجی سخن می گویند و برای خرید تنها برندهای خاصی انتخاب می شود و هیچ کس ارزیابی خاصی درخصوص ضرر و زیان خرید کالاهای غربی نمی کند، نمی توان انتظار داشت توجه به مارک یا برند مطرح نباشد.
او برندگرایی را رفتاری مرتبط با پیروی از مدهای روز جهانی و مدگرایی می داند و در این باره عقیده دارد استفاده از این محصولات بین بسیاری از افراد بویژه افراد مرجع رفتاری مانند هنرپیشگان و ورزشکاران رواج پیدا کرده و همین موضوع باعث گرایش جوانان اعم از ثروتمند و غیرثروتمند به برند و مد شده است.
به نظر می رسد پرداخت ۳ میلیون تومان برای یک تی شرت یا ۱۰ میلیون تومان برای یک دست کت و شلوار تنها برای به رخ کشیدن ثروت و تمکن مالی است و با این هدف انجام می شود که فرد به دیگران ثابت کند توانایی خرید محصولاتی با این قیمت را دارد.
اکرم عباسی می افزاید: این گروه به دلیل کمبودهایی که دارند ابزاری بجز برند برای عرضه خود ندارند و تنها با صرف هزینه های هنگفت، در پی مطرح کردن خود در جامعه هستند. حتی چنین برخوردی باعث شده است که بسیاری از سوءاستفاده کنندگان اقتصادی یا حتی تولیدکنندگان داخلی برای فروش کالای خود دست به تقلب بزنند و جنس خود را با برند خارجی غربی به فروش برسانند.
برای مثال می توان گفت بسیاری از فروشندگان و تولیدکنندگان ایرانی که در گسترش برند نقش مهمی ایفا می کنند با سفر به برخی کشورها و وارد کردن پوشاک قاچاق به داخل کشور یا الگوبرداری از مدل های خارجی شروع به تولید می کنند و در نهایت با چسباندن یک مارک، لباس ایرانی را به لباس مارک دار خارجی تبدیل می کنند و این جنس را با قیمتی بالاتر به فروش می رسانند.
چنین مسائلی ناشی از ناآشنایی جوانان با موضوع برند و مارک یا بی اعتمادی آنها به کالای ایرانی است. بسیاری از کالاهای خارجی موجود در این برندها از تولیدات چین است که به کشور وارد می شود و کیفیت بسیاری از آنها نازل تر از محصولات ایرانی است و تنها در این میان این مارک است که بازار را تصرف می کند.
تاثیر ماهواره و اینترنت
اما فقط اینها نیست، این روزها مدگرایی ابزار تازه ای هم یافته و آن گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای و تلفن همراه و ماهواره است که باعث شده نه تنها جوانان و نوجوانان بلکه بزرگسالان نیز به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعه روی بیاورند.
کالای مد شده در ماهواره، با خود شیوه های جدید رفتاری، هنجاری و ارزش های کاذب به همراه می آورد و فناوری علمی ابزاری برای انتقال این هنجار و ارزش شده است.
تبلیغات ماهواره ای برای همگان شناخته شده، اما این روزها استفاده از صفحات اینترنتی برای ارائه انواع مدل ها براحتی رایج شده است. صفحات مد و فشن در قالب شبکه های اجتماعی یافت می شود و کافی است با یک جستجوی کوچک وارد دنیایی از مدل های عجیب و غریب شد که به صورت اینترنتی به فروش می رسد. حتی خیلی از افراد، گروه های مجازی برای دستیابی به مد راه می اندازند و این گونه مدگرایی را ترویج می کنند.
از سوی دیگر بسیاری از افراد نیز گوشی های هوشمندی دارند که بسادگی می تواند با یک اپلیکیشن ساده، اتصال فرد به اینستاگرام را فراهم کند. ذات شبکه اجتماعی اینستاگرام که یک شبکه اجتماعی عکس محور است زمینه را برای عرضه لباس و مد فراهم می کند و کاربران در کنار دیدن و لایک کردن عکس دوست و آشنا در این شبکه اجتماعی، می توانند فارغ از ترافیک شهر، آخرین مدهای سال را در صفحات مخصوص آن ببینند، پسند کنند و بخرند و حتی در منزل دریافت کنند. در این موارد هیچ گونه نظارتی وجود ندارد و افراد براحتی هر گونه کالایی را با هر کیفیت و ارزشی ارائه می کنند.
در حقیقت بسیاری از رسانه های گروهی به کمک تبلیغات و مدهای جدید نیازها و الگوهای جدیدی برای افراد ایجاد می کنند که بعضی از این الگوها با فرهنگ و ارزش های جامعه ما هیچ تناسبی ندارد و باعث مشکلات اجتماعی و خانوادگی می شود. بنفشه حسن وند، روان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه نیز در این باره می گوید: وظیفه نهادهای فرهنگی و رسانه های جمعی این است که هویت این مدها را برای خانواده ها شناسایی کنند و به آن ها بگویند هر مدی نشان دهنده ویژگی چه نوع اشخاصی است. بسیاری از افرادی که به سمت گرایش های ظاهری خاصی تمایل پیدا می کنند، از شناسنامه مد و دیدگاهی که پشت آن است آگاه نیستند و اگر این آگاه سازی صورت گیرد، افراد از انحراف های رفتاری پشت پرده مد مطلع می شوند و چه بسا مدی را که قبلا استفاده می کردند کنار بگذارند و مدهای ساده تری را انتخاب کنند.وی ادامه داد: ما باید برای علاقه جوانان در مقابل این همه تبلیغات و مدل هایی که در برنامه های شبکه های ماهواره ای مختلف وجود دارد، پاسخی داشته باشیم و مدل هایی را به آنها ارائه دهیم که در عین آن که جذاب هستند مناسب با فرهنگ دینی و مذهبی مان نیز باشند.
مد خوب، مد بد
اما سوال این است آیا به روز شدن و متنوع بودن بد است یا خوب؟ نباید فراموش کرد مد به دلیل این که نوعی نوآوری محسوب می شود پیامدهای مثبتی به دنبال دارد، اما زمانی که مد با هنجارهای رایج در جامعه و فرهنگ آن در تضاد باشد، تنش به دنبال خواهد داشت و در نهایت تنش به فروپاشی هنجارهای مسلط یا جایگزینی ارزش ها و هنجارهای جدید می انجامد.
دکتر عباسی، روان شناس در این باره معتقد است ایجاد نشاط و شادابی، بیرون آمدن از کسالت و یکنواختی و ارضای هیجان ها، از پیامدهای مثبت مد است و پیامدهای منفی مدگرایی نیز، متکی شدن شدید فرد به دیگران، حتی در تعیین افکار و اعمال، تاثیرپذیری از گروه های مختلف و خدشه دار شدن هویت فردی خواهد بود. وی می افزاید: یکی از تبعات شوم و تخریب کننده مد وابستگی به بیگانگان و تهدید اصالت فرهنگی جامعه است. به بیان دیگر، غرب به عنوان یکی از اصلی ترین و عمده ترین کانون های ترویج و صدور مد علاوه بر تهدید و تهاجم فرهنگی ـ که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان ناتوی فرهنگی یاد کردند ـ وابستگی فرهنگی و اقتصادی جوامع را ایجاد می کند و برای خود بازار مصرف گسترده در کشورهای گوناگون به وجود می آورد.
این روان شناس با بیان این که جوانی که دغدغه ذهنی او به روز بودن و تنوع طلبی در قالب تمایل و تهدید مارک ها و برندهای گوناگون است، سرمایه شخصی و ملی خود و جامعه را به خارج تزریق می کند، اظهار می کند: این امر خیانت به کشور است که در هر صورت چه جاهلانه باشد و چه آگاهانه، اثرات مخربی برای فرهنگ و اقتصاد جامعه به همراه می آورد. این نوع مدگرایی پیش از آن که در چارچوب نوگرایی مطرح شود بیشتر مؤید دهن کجی به ارزش ها و مصلحت خود و جامعه در میان مدت و درازمدت است. در حقیقت نباید فراموش کنیم که انسان روحیه ای تنوع طلب دارد و از ضرورت های زندگی و روابط انسانی تمایل به خودآرایی است، اما اگر این ضرورت از روی غفلت یا ضعف روحی از مسیر طبیعی و صحیح خود خارج شود به خودنمایی تبدیل می شود که در این صورت آثار مفید خودآرایی به آثار سوء خودخواهی بدل می شود.
بسیاری از کارشناسان معتقدند شرایط قابل قبول برای پذیرش مد عبارت است از متناسب بودن با فضا و موقعیت زمانی و مکانی، خارج نشدن از حدود الهی، متناسب با سن و جنس فرد، تبلیغ نکردن برای دشمن خدا و ضرر نداشتن برای بدن است و ایجاد آشفتگی های روحی و روانی، ایجاد شهرت، آسیب رساندن به بدن، سست شدن پیوند صمیمی خانواده ها بر اثر خواسته ها و خودخواهی ها، تنوع طلبی کاذب و تحمیل هزینه های سنگین بر خانواده از آسیب های مهم مدگرایی در جامعه محسوب می شود.
اکرم عباسی، روان شناس در این باره معتقد است: ما مسلمان هستیم و در جامعه ای مذهبی زندگی می کنیم، بنیان خانواده هایمان نیز دینی است. پس باید از الگویی پیروی کنیم که متناسب با شخصیت و ظرفیت دینی و مذهبی مان باشد و اگر بخواهیم از آسیب های مدگرایی غربی مصون و در امان بمانیم باید از آموزه ها و الگوهای دینی و مذهبی بهره بگیریم و مهم ترین بنیان در این زمینه خانواده است.
وی با بیان این که نمادهای مختلف مد ها و آیین های ساختگی ابتدا وارد زندگی افراد می شود، می افزاید: نمادهایی در شکل های انگشتر، گردنبند، مدل مو، لباس و بسیاری چیزهای دیگر وارد خانواده می شود و وقتی خانواده با آن نماد و شکل خو گرفت، لاجرم به سمت آن گرایش سیاسی و اجتماعی هم سوق پیدا می کند. به هر حال مد تا آنجا که باعث تنوع، رفع خستگی، احساس آرامش، اعتماد به نفس و شادابی و نشاط شود بد نیست، اما فراموش نکنیم اگر مقهور این پدیده شویم، مد بر ما فرمان می راند و آرامش اولین چیزی است که در این راه از دست می دهیم چرا که همیشه باید بدویم تا از دنیای رنگارنگ مد عقب نمانیم.
گیتی آذری
امروز چی بپوشم، این لباسم را همه دیده اند، این اثاثیه از مدافتاده، وای این هم شد دکوراسیون منزل؟ چند بار این جملات و مشابه آن را در خانواده ها شنیده اید؟ شاید قبلا این جملات مختص خانم ها بود و خانم ها به مدگرایی محض محکوم می شدند، اما این روزها همه افراد خانواده با آن درگیرند و به این فکر هستند که به هر قیمتی رو به مد باشند.
یک روز مانتوی بلند و فردای آن مانتوی کوتاه مد می شود. امروز موهای آلمانی و فردا موهای فر کرده همه گیر است و حتی مادر خانواده دیگر مبلمان استیلی را که پارسال خریده دوست ندارد و فکر می کند اگر مبلمان خانه اش اسپورت می شد بهتر بود و پدر خانواده هم تصمیم می گیرد ماشین و موبایل خود را با هزار قرض و قوله عوض کند. وقتی از همه آنها می پرسی دلیل این همه تغییر چیست، می گویند مد است دیگر، همه می گیرند ما هم مثل بقیه، اما واقعا دلیل این امر چیست؟
نسرین سی و چهار ساله است. دو سال از زندگی مشترکش می گذرد، اما همسرش از دست او به امان آمده است. یکسره پشت ویترین مغازه هاست و تمام تلاش خود را به کار می بندد تا از دیگر دوستانش عقب نماند. همسر او یک کارمند ساده است که حقوق معمولی دریافت می کند، اما نسرین توجهی به این موضوع ندارد. او از گران ترین برند ها خرید می کند و حتی برای آن که از مد عقب نماند هزینه دندانپزشکی خود را صرف خرید از فروشگاه هایی می کند که پیامک هایش برای او آمده است. وقتی از او می پرسم سلامت مهم تر است یا مد، می گوید: می شود دندان را ماه دیگر درست کرد، اما فصل حراج فلان برند تمام می شود.
چنین قیاسی واقعا تعجب برانگیز است، اما این رفتارها تنها منحصر به خرید لباس یا لوازم منزل نیست.
در گفت وگو با مادر مهرانگیز که دانشجوست به نکته ای جالب بر خوردم. او که به سلامت دخترش اطمینان دارد با ناباوری به من می گوید: دخترم برای قبولی در دانشگاه مدتی خانه نشین شد و تحرک خود را از دست داد و همین موجب افزایش وزن او شد. زمانی که به دانشگاه رفت به جای این که به درس و تحصیلات خود دقت داشته باشد نگران افزایش وزن و شکل دماغ خود شد و به من گفت که حاضر است به جای رفتن به دانشگاه به شغلی ساده مشغول شود و دماغ خود را مانند دیگر دوستانش عمل کند.
وی با نگرانی می افزاید: دخترم شنیده بود با کشیدن شیشه لاغر می شود و همین مساله او را وسوسه کرد تا از این ماده شیطانی استفاده کند.
اما چه می شود که چنین تفکری در خانواده بخصوص در اقشار جوان آن شکل می گیرد؟ چرا برخی افراد عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند؟ این سوالی است که بیشتر این افراد نمی توانند پاسخی قانع کننده به آن بدهند.
اصلا مد چیست؟ واژه مد در لغت به معنای سلیقه، اسلوب، روش و شیوه به کار می رود ولی از نظر علم مردم شناسی، عبارت است از شیوه های قومی گذرا که اساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگی ازجمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایی و معاشرت و تزئین و معماری خانه را نشان می دهد. بنابراین می توان گفت، مد به تغییر سلیقه ناگهانی و مکرر همه یا بعضی افراد یک جامعه اطلاق می شود و منجر به گرایش به انجام رفتاری خاص یا مصرف کالای بخصوص یا در پیش گرفتن سبکی خاص در زندگی می شود.
روان شناسان دلایل مختلفی را برای مدگرایی در خانواده ارائه می کنند. به گفته این گروه نیاز به آراستگی در سن خاصی طبیعی است و جوانان می کوشند در این سن با پوشیدن انواع خاصی از لباس و آرایش مو خودنمایی کنند.
اما این روزها مد و مدگرایی در خانواده ها به افراطی ترین وضع خود رسیده که ازجمله دلایل آن می توان به تنوع طلبی، نوگرایی، همانندسازی، رقابت و چشم و هم چشمی، التزام های ناشی از دوستی، تشخص طلبی و جلب توجه دیگران، تجمل گرایی، کمبود محبت، تزلزل شخصیت و هویت یابی و غربگرایی تبلیغات رسانه ای و ماهواره ای و استفاده از اینترنت اشاره کرد.
بعضی جامعه شناسان معتقدند امروزه کالاها صرفا کارکرد ارضای نیازهای ضروری را ندارد، بلکه کالاها به مقوله های فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده اند که نماینده طبقه های مختلف اجتماعی هستند و به نیازهای اجتماعی و روانی افراد پاسخ می دهند تا به نیازهای زیستی آنها. انواع مبلمان و دکوراسیون، نوع موسیقی مورد علاقه، لباسی که می پوشیم، نوع وسیله رفت و آمد و همه جنبه های فرآیند مصرف، می تواند به عنوان نشانه های تفاوت بین گروه های مختلف اجتماعی شناخته شوند. به این ترتیب برخی تلاش می کنند در این روند خود را در ردیف طبقات مرفه جامعه نشان دهند.
البته برخی دیگر از جامعه شناسان نیز مد را ساخته دست سرمایه داران می دانند و بر این باورند که این گروه با تقسیم مصرف کنندگان به طبقه های مختلف، به تولید کالا برای هر طبقه اقدام می کنند و با ایجاد نیازهای کاذب برای مصرف کننده، او را مغلوب بازی سرمایه داری خود می کنند تا به این وسیله، شرایط بقای خود را فراهم آورند.
تاثیر مدگرایی بر اقتصاد خانواده
در روایات اسلامی بارها تاکید شده است که فرزند زمان خود باش این امر به معنای آن است که از نظر سبک زندگی به زمان خود تأسی کن و از آن جدا و دور نباش. در زمانی که ندانستن رایانه، بی سوادی و استفاده از اینترنت و کار با رایانه دانش تلقی می شود، داشتن رایانه، کار با آن و استفاده از تلفن همراه و وسائل ارتباطی مدرن مدگرایی منفی و غیرسازنده تلقی نمی شود.
اما استفاده های افراطی از یک نوع وسیله یا طرز پوشش و تقلید کورکورانه مساله ای نیست که بتوان آن را مدرن بودن و همراه با زمان پیش رفتن دانست.
از آنجا که یک مدگرا باید به روز باشد و «مرگ انواع مدهای قدیم» و «تولد مدهای جدید» بسرعت روی می دهد، شخص مدگرا ناچار است هزینه های زیادی برای پیروی از مد بپردازد. این مساله آنجا اهمیت بیشتری می یابد که مدگرا، توان مالی کافی برای «به روز بودن» نداشته و برای رسیدن به خواسته هایش ناگزیر باشد با گرفتن وام های بانکی و قرض های دوستانه از آینده خود خرج کند. گاهی فشار وارده به خانواده و سرپرست خانوار برای چنین اقدامی سبب بروز مشکلات روحی و ناهنجاری های اجتماعی نیز می شود.
حمیدرضا ترکمندی کارشناس مسائل اجتماعی در این باره می گوید: در بسیاری از خانواده هایی که جذب مدگرایی شده اند هزینه های بسیار بالایی به جای این که برای اموری چون مطالعه، علم افزایی و بهداشت مصرف شود، برای خرید مواد آرایشی، تغییر پوشش و لباس و اسراف صرف می شود.
وی با اشاره به این که هزینه مدگرایی به نحوی دور ریخته می شود، تصریح می کند: این هزینه به جای این که در خدمت اقتصاد خانواده قرار گیرد، مستقیما به جیب تولیدکنندگان یا کپی برداران از محصولات خارجی می رود و موجب آلودگی ظاهری جامعه، رواج تقلید کورکورانه و چشم و همچشمی، نگرانی و استرس، مقبولیت ظاهری و مطابق مد روز بودن، صرف وقت، حواس پرتی، نداشتن انگیزه و رغبت به تحصیل، گرفتار شدن در آسیب های اجتماعی و غرور کاذب می شود.
شاید باور نکنید مدگرایی در همه جا خودنمایی می کند و علاوه بر پوشش و مدل آرایش مو و صورت، تغییر دکوراسیون لوازم منزل و خرید مبلمان چند ده میلیونی، ظرف های تزئینی چند میلیونی و سرویس های چینی میلیونی، خرید انواع لوازم خانگی و آشپزخانه نیز یکی از مواردی است که کمر اقتصاد خانواده ها را شکسته است. پیشتر ها وقتی به کابینت های آشپزخانه برخی منازل سر می زدیم، می توانســــتیم انواع سرخ کن، ساندویچ ساز، همه کاره، قهوه ساز و غذاساز را ببینیم که مدت ها از آن استفاده نشده و تنها با انگیزه به روز بودن خریده شده اند، اما این روزها حتی مدل های چند میلیونی کابینت های آشپزخانه، انواع هود، فر، گاز رومیزی و حتی یخچال های سایدبای ساید است که محل تقاضای چشم و هم چشمی و رو به مد بودن خانواده ها قرار گرفته و اگر خانواده ای به فرض یخچال ساید بای ساید نداشته باشد گویی از زندگی عقب است و خانه او امروزی نیست.
ماجرا به جایی رسیده که بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که صنعت لوازم خانگی بر رواج این گونه مدگرایی و تبلیغ جان می گیرد.
به گفته محمدرضا دیانی، رئیس انجمن تولیدکنندگان لوازم خانگی، بازار لوازم خانگی ایران با کل بازار خاورمیانه برابری می کند. کار به اینجا تمام نمی شود؛ مد شدن سفرهای خارجی نیز یکی از این معضلات است. در حالی که کشورمان مناطق توریستی و دیدنی و منحصر به فرد زیادی دارد برخی افراد حتی برخلاف میلشان به سفرهای خارجی می روند تا از بقیه عقب نمانند. این سفرها نه تنها هزینه زیادی به اقتصاد خانواده تحمیل می کند، بلکه برخی از آنها به کشورهایی صورت می گیرد که آداب و رسومشان با ما یکی نیست و اختلاف فرهنگی موجب می شود افراد خانواده تحت تاثیر فرهنگ غلط غربی قرار گیرند.
شاید باورکردنی نباشد، اما مدهای جراحی زیبایی نیز حکایتی است که با تمام عجیب بودنش واقعیت دارد. رواج جراحی های زیبایی که به دلیل مد صورت می گیرد، یکی از مسائلی است که این روز ها هزینه بسیاری به خانواده ها تحمیل می کند.
جراحی بینی یکی از جراحی های متداولی است که علاوه بر زنان، مردان نیز به آن روی آورده اند. براساس آماری که از سوی انجمن جراحان فک و صورت ارائه شده، حداقل سالانه ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه جراحی بینی در ایران می شود. این درحالی است که بیشتر این جراحی ها نه برای سلامت، بلکه به تبعیت از هنرپیشگان خارجی و مد سال انجام می شود و به قولی سر بالا یا سر پایین بودن بینی نوعی مد است.
جالب آنجاست که این جراحی ها تنها منحصر به بینی نیست و این روزها گسترش بیشتری پیدا کرده است. از جمله این جراحی ها می توان به عمل زیبایی برداشتن موهای زائد با لیزر، گذاشتن گونه، کشیدن پوست صورت، ارتودنسی دندان و کلفت و نازک کردن لب ها اشاره کرد.
اکرم عباسی روان شناس در این باره می گوید: در بسیاری موارد این عمل ها ضرورتی ندارد و فقط شخص به دلیل کمبود اعتماد به نفس و مد آنها را انجام می دهد، اما جالب آنجاست که اعتماد به نفس کاذبی که از طریق جراحی به دست میآید در کوتاه مدت از بین می رود و فقط هزینه های گزاف روی دست متقاضی باقی می گذارد. نکته قابل تامل این که تاثیر برخی از این اعمال جراحی مانند بوتاکس نهایتا شش ماه است و برای باقی ماندن این تاثیر به مدت دائم باید این تزریق هر ۴ ماه یکبار تا ۵ یا ۶ بار انجام شود و در نهایت شخص برای این که از دیگران عقب نماند هزینه گزافی به خانواده تحمیل می کند.
تشخّص و منحصر به فرد بودن
مدگرایی منحصر به مصرف گرایی نیست، بلکه اغلب رابطه مستقیمی با غربگرایی دارد. مدها و مدل ها در حال تغییر و غربی شدن است و دنیای غرب با ایجاد مصرف زدگی و مدزدگی توانسته به بازار بسیاری از کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران دست یابد و می توان گفت مد یکی از ابزارهای جنگ نرم غرب به شمار می رود.
بسیاری بر این باورند که رفتار و منش غربی ها یک برتری اخلاقی به حساب می آید و نه تنها باید در چگونگی پوشش و رفتار از آنها الگو گرفت بلکه حتی باید از مارک ها و نشان های غربی نیز در کالاهای مورد نیاز استفاده کرد و هر کالایی که مارکی خارجی و مطرح داشته باشد مقبول و باکیفیت محسوب می شود.
این الگوگیری تا آنجا پیش رفته که برخی محققان بازاریابی جهان، برند را یک امضا، آبرو و حاشیه امن برای مشتری می دانند و عده ای دیگر برند را خوش نامی و هویت معنا می کنند.
اکرم عباسی روان شناس در این باره می گوید: وقتی در خانواده لوازم خارجی را نمونه ای از کیفیت و دوام می دانند و اطرافیان مدام از از بی کیفیتی کالاهای ایرانی و مقبولیت کالاهای خارجی سخن می گویند و برای خرید تنها برندهای خاصی انتخاب می شود و هیچ کس ارزیابی خاصی درخصوص ضرر و زیان خرید کالاهای غربی نمی کند، نمی توان انتظار داشت توجه به مارک یا برند مطرح نباشد.
او برندگرایی را رفتاری مرتبط با پیروی از مدهای روز جهانی و مدگرایی می داند و در این باره عقیده دارد استفاده از این محصولات بین بسیاری از افراد بویژه افراد مرجع رفتاری مانند هنرپیشگان و ورزشکاران رواج پیدا کرده و همین موضوع باعث گرایش جوانان اعم از ثروتمند و غیرثروتمند به برند و مد شده است.
به نظر می رسد پرداخت ۳ میلیون تومان برای یک تی شرت یا ۱۰ میلیون تومان برای یک دست کت و شلوار تنها برای به رخ کشیدن ثروت و تمکن مالی است و با این هدف انجام می شود که فرد به دیگران ثابت کند توانایی خرید محصولاتی با این قیمت را دارد.
اکرم عباسی می افزاید: این گروه به دلیل کمبودهایی که دارند ابزاری بجز برند برای عرضه خود ندارند و تنها با صرف هزینه های هنگفت، در پی مطرح کردن خود در جامعه هستند. حتی چنین برخوردی باعث شده است که بسیاری از سوءاستفاده کنندگان اقتصادی یا حتی تولیدکنندگان داخلی برای فروش کالای خود دست به تقلب بزنند و جنس خود را با برند خارجی غربی به فروش برسانند.
برای مثال می توان گفت بسیاری از فروشندگان و تولیدکنندگان ایرانی که در گسترش برند نقش مهمی ایفا می کنند با سفر به برخی کشورها و وارد کردن پوشاک قاچاق به داخل کشور یا الگوبرداری از مدل های خارجی شروع به تولید می کنند و در نهایت با چسباندن یک مارک، لباس ایرانی را به لباس مارک دار خارجی تبدیل می کنند و این جنس را با قیمتی بالاتر به فروش می رسانند.
چنین مسائلی ناشی از ناآشنایی جوانان با موضوع برند و مارک یا بی اعتمادی آنها به کالای ایرانی است. بسیاری از کالاهای خارجی موجود در این برندها از تولیدات چین است که به کشور وارد می شود و کیفیت بسیاری از آنها نازل تر از محصولات ایرانی است و تنها در این میان این مارک است که بازار را تصرف می کند.
تاثیر ماهواره و اینترنت
اما فقط اینها نیست، این روزها مدگرایی ابزار تازه ای هم یافته و آن گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای و تلفن همراه و ماهواره است که باعث شده نه تنها جوانان و نوجوانان بلکه بزرگسالان نیز به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعه روی بیاورند.
کالای مد شده در ماهواره، با خود شیوه های جدید رفتاری، هنجاری و ارزش های کاذب به همراه می آورد و فناوری علمی ابزاری برای انتقال این هنجار و ارزش شده است.
تبلیغات ماهواره ای برای همگان شناخته شده، اما این روزها استفاده از صفحات اینترنتی برای ارائه انواع مدل ها براحتی رایج شده است. صفحات مد و فشن در قالب شبکه های اجتماعی یافت می شود و کافی است با یک جستجوی کوچک وارد دنیایی از مدل های عجیب و غریب شد که به صورت اینترنتی به فروش می رسد. حتی خیلی از افراد، گروه های مجازی برای دستیابی به مد راه می اندازند و این گونه مدگرایی را ترویج می کنند.
از سوی دیگر بسیاری از افراد نیز گوشی های هوشمندی دارند که بسادگی می تواند با یک اپلیکیشن ساده، اتصال فرد به اینستاگرام را فراهم کند. ذات شبکه اجتماعی اینستاگرام که یک شبکه اجتماعی عکس محور است زمینه را برای عرضه لباس و مد فراهم می کند و کاربران در کنار دیدن و لایک کردن عکس دوست و آشنا در این شبکه اجتماعی، می توانند فارغ از ترافیک شهر، آخرین مدهای سال را در صفحات مخصوص آن ببینند، پسند کنند و بخرند و حتی در منزل دریافت کنند. در این موارد هیچ گونه نظارتی وجود ندارد و افراد براحتی هر گونه کالایی را با هر کیفیت و ارزشی ارائه می کنند.
در حقیقت بسیاری از رسانه های گروهی به کمک تبلیغات و مدهای جدید نیازها و الگوهای جدیدی برای افراد ایجاد می کنند که بعضی از این الگوها با فرهنگ و ارزش های جامعه ما هیچ تناسبی ندارد و باعث مشکلات اجتماعی و خانوادگی می شود. بنفشه حسن وند، روان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه نیز در این باره می گوید: وظیفه نهادهای فرهنگی و رسانه های جمعی این است که هویت این مدها را برای خانواده ها شناسایی کنند و به آن ها بگویند هر مدی نشان دهنده ویژگی چه نوع اشخاصی است. بسیاری از افرادی که به سمت گرایش های ظاهری خاصی تمایل پیدا می کنند، از شناسنامه مد و دیدگاهی که پشت آن است آگاه نیستند و اگر این آگاه سازی صورت گیرد، افراد از انحراف های رفتاری پشت پرده مد مطلع می شوند و چه بسا مدی را که قبلا استفاده می کردند کنار بگذارند و مدهای ساده تری را انتخاب کنند.وی ادامه داد: ما باید برای علاقه جوانان در مقابل این همه تبلیغات و مدل هایی که در برنامه های شبکه های ماهواره ای مختلف وجود دارد، پاسخی داشته باشیم و مدل هایی را به آنها ارائه دهیم که در عین آن که جذاب هستند مناسب با فرهنگ دینی و مذهبی مان نیز باشند.
مد خوب، مد بد
اما سوال این است آیا به روز شدن و متنوع بودن بد است یا خوب؟ نباید فراموش کرد مد به دلیل این که نوعی نوآوری محسوب می شود پیامدهای مثبتی به دنبال دارد، اما زمانی که مد با هنجارهای رایج در جامعه و فرهنگ آن در تضاد باشد، تنش به دنبال خواهد داشت و در نهایت تنش به فروپاشی هنجارهای مسلط یا جایگزینی ارزش ها و هنجارهای جدید می انجامد.
دکتر عباسی، روان شناس در این باره معتقد است ایجاد نشاط و شادابی، بیرون آمدن از کسالت و یکنواختی و ارضای هیجان ها، از پیامدهای مثبت مد است و پیامدهای منفی مدگرایی نیز، متکی شدن شدید فرد به دیگران، حتی در تعیین افکار و اعمال، تاثیرپذیری از گروه های مختلف و خدشه دار شدن هویت فردی خواهد بود. وی می افزاید: یکی از تبعات شوم و تخریب کننده مد وابستگی به بیگانگان و تهدید اصالت فرهنگی جامعه است. به بیان دیگر، غرب به عنوان یکی از اصلی ترین و عمده ترین کانون های ترویج و صدور مد علاوه بر تهدید و تهاجم فرهنگی ـ که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان ناتوی فرهنگی یاد کردند ـ وابستگی فرهنگی و اقتصادی جوامع را ایجاد می کند و برای خود بازار مصرف گسترده در کشورهای گوناگون به وجود می آورد.
این روان شناس با بیان این که جوانی که دغدغه ذهنی او به روز بودن و تنوع طلبی در قالب تمایل و تهدید مارک ها و برندهای گوناگون است، سرمایه شخصی و ملی خود و جامعه را به خارج تزریق می کند، اظهار می کند: این امر خیانت به کشور است که در هر صورت چه جاهلانه باشد و چه آگاهانه، اثرات مخربی برای فرهنگ و اقتصاد جامعه به همراه می آورد. این نوع مدگرایی پیش از آن که در چارچوب نوگرایی مطرح شود بیشتر مؤید دهن کجی به ارزش ها و مصلحت خود و جامعه در میان مدت و درازمدت است. در حقیقت نباید فراموش کنیم که انسان روحیه ای تنوع طلب دارد و از ضرورت های زندگی و روابط انسانی تمایل به خودآرایی است، اما اگر این ضرورت از روی غفلت یا ضعف روحی از مسیر طبیعی و صحیح خود خارج شود به خودنمایی تبدیل می شود که در این صورت آثار مفید خودآرایی به آثار سوء خودخواهی بدل می شود.
بسیاری از کارشناسان معتقدند شرایط قابل قبول برای پذیرش مد عبارت است از متناسب بودن با فضا و موقعیت زمانی و مکانی، خارج نشدن از حدود الهی، متناسب با سن و جنس فرد، تبلیغ نکردن برای دشمن خدا و ضرر نداشتن برای بدن است و ایجاد آشفتگی های روحی و روانی، ایجاد شهرت، آسیب رساندن به بدن، سست شدن پیوند صمیمی خانواده ها بر اثر خواسته ها و خودخواهی ها، تنوع طلبی کاذب و تحمیل هزینه های سنگین بر خانواده از آسیب های مهم مدگرایی در جامعه محسوب می شود.
اکرم عباسی، روان شناس در این باره معتقد است: ما مسلمان هستیم و در جامعه ای مذهبی زندگی می کنیم، بنیان خانواده هایمان نیز دینی است. پس باید از الگویی پیروی کنیم که متناسب با شخصیت و ظرفیت دینی و مذهبی مان باشد و اگر بخواهیم از آسیب های مدگرایی غربی مصون و در امان بمانیم باید از آموزه ها و الگوهای دینی و مذهبی بهره بگیریم و مهم ترین بنیان در این زمینه خانواده است.
وی با بیان این که نمادهای مختلف مد ها و آیین های ساختگی ابتدا وارد زندگی افراد می شود، می افزاید: نمادهایی در شکل های انگشتر، گردنبند، مدل مو، لباس و بسیاری چیزهای دیگر وارد خانواده می شود و وقتی خانواده با آن نماد و شکل خو گرفت، لاجرم به سمت آن گرایش سیاسی و اجتماعی هم سوق پیدا می کند. به هر حال مد تا آنجا که باعث تنوع، رفع خستگی، احساس آرامش، اعتماد به نفس و شادابی و نشاط شود بد نیست، اما فراموش نکنیم اگر مقهور این پدیده شویم، مد بر ما فرمان می راند و آرامش اولین چیزی است که در این راه از دست می دهیم چرا که همیشه باید بدویم تا از دنیای رنگارنگ مد عقب نمانیم.
گیتی آذری
امروز چی بپوشم، این لباسم را همه دیده اند، این اثاثیه از مدافتاده، وای این هم شد دکوراسیون منزل؟ چند بار این جملات و مشابه آن را در خانواده ها شنیده اید؟ شاید قبلا این جملات مختص خانم ها بود و خانم ها به مدگرایی محض محکوم می شدند، اما این روزها همه افراد خانواده با آن درگیرند و به این فکر هستند که به هر قیمتی رو به مد باشند.
یک روز مانتوی بلند و فردای آن مانتوی کوتاه مد می شود. امروز موهای آلمانی و فردا موهای فر کرده همه گیر است و حتی مادر خانواده دیگر مبلمان استیلی را که پارسال خریده دوست ندارد و فکر می کند اگر مبلمان خانه اش اسپورت می شد بهتر بود و پدر خانواده هم تصمیم می گیرد ماشین و موبایل خود را با هزار قرض و قوله عوض کند. وقتی از همه آنها می پرسی دلیل این همه تغییر چیست، می گویند مد است دیگر، همه می گیرند ما هم مثل بقیه، اما واقعا دلیل این امر چیست؟
نسرین سی و چهار ساله است. دو سال از زندگی مشترکش می گذرد، اما همسرش از دست او به امان آمده است. یکسره پشت ویترین مغازه هاست و تمام تلاش خود را به کار می بندد تا از دیگر دوستانش عقب نماند. همسر او یک کارمند ساده است که حقوق معمولی دریافت می کند، اما نسرین توجهی به این موضوع ندارد. او از گران ترین برند ها خرید می کند و حتی برای آن که از مد عقب نماند هزینه دندانپزشکی خود را صرف خرید از فروشگاه هایی می کند که پیامک هایش برای او آمده است. وقتی از او می پرسم سلامت مهم تر است یا مد، می گوید: می شود دندان را ماه دیگر درست کرد، اما فصل حراج فلان برند تمام می شود.
چنین قیاسی واقعا تعجب برانگیز است، اما این رفتارها تنها منحصر به خرید لباس یا لوازم منزل نیست.
در گفت وگو با مادر مهرانگیز که دانشجوست به نکته ای جالب بر خوردم. او که به سلامت دخترش اطمینان دارد با ناباوری به من می گوید: دخترم برای قبولی در دانشگاه مدتی خانه نشین شد و تحرک خود را از دست داد و همین موجب افزایش وزن او شد. زمانی که به دانشگاه رفت به جای این که به درس و تحصیلات خود دقت داشته باشد نگران افزایش وزن و شکل دماغ خود شد و به من گفت که حاضر است به جای رفتن به دانشگاه به شغلی ساده مشغول شود و دماغ خود را مانند دیگر دوستانش عمل کند.
وی با نگرانی می افزاید: دخترم شنیده بود با کشیدن شیشه لاغر می شود و همین مساله او را وسوسه کرد تا از این ماده شیطانی استفاده کند.
اما چه می شود که چنین تفکری در خانواده بخصوص در اقشار جوان آن شکل می گیرد؟ چرا برخی افراد عادت کرده اند رفتار و نوع و سبک لباسشان را طبق آخرین مدهای رایج تنظیم کنند؟ این سوالی است که بیشتر این افراد نمی توانند پاسخی قانع کننده به آن بدهند.
اصلا مد چیست؟ واژه مد در لغت به معنای سلیقه، اسلوب، روش و شیوه به کار می رود ولی از نظر علم مردم شناسی، عبارت است از شیوه های قومی گذرا که اساس ذوق و سلیقه افراد یک جامعه و سبک زندگی ازجمله شکل لباس پوشیدن، نوع آداب پذیرایی و معاشرت و تزئین و معماری خانه را نشان می دهد. بنابراین می توان گفت، مد به تغییر سلیقه ناگهانی و مکرر همه یا بعضی افراد یک جامعه اطلاق می شود و منجر به گرایش به انجام رفتاری خاص یا مصرف کالای بخصوص یا در پیش گرفتن سبکی خاص در زندگی می شود.
روان شناسان دلایل مختلفی را برای مدگرایی در خانواده ارائه می کنند. به گفته این گروه نیاز به آراستگی در سن خاصی طبیعی است و جوانان می کوشند در این سن با پوشیدن انواع خاصی از لباس و آرایش مو خودنمایی کنند.
اما این روزها مد و مدگرایی در خانواده ها به افراطی ترین وضع خود رسیده که ازجمله دلایل آن می توان به تنوع طلبی، نوگرایی، همانندسازی، رقابت و چشم و هم چشمی، التزام های ناشی از دوستی، تشخص طلبی و جلب توجه دیگران، تجمل گرایی، کمبود محبت، تزلزل شخصیت و هویت یابی و غربگرایی تبلیغات رسانه ای و ماهواره ای و استفاده از اینترنت اشاره کرد.
بعضی جامعه شناسان معتقدند امروزه کالاها صرفا کارکرد ارضای نیازهای ضروری را ندارد، بلکه کالاها به مقوله های فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده اند که نماینده طبقه های مختلف اجتماعی هستند و به نیازهای اجتماعی و روانی افراد پاسخ می دهند تا به نیازهای زیستی آنها. انواع مبلمان و دکوراسیون، نوع موسیقی مورد علاقه، لباسی که می پوشیم، نوع وسیله رفت و آمد و همه جنبه های فرآیند مصرف، می تواند به عنوان نشانه های تفاوت بین گروه های مختلف اجتماعی شناخته شوند. به این ترتیب برخی تلاش می کنند در این روند خود را در ردیف طبقات مرفه جامعه نشان دهند.
البته برخی دیگر از جامعه شناسان نیز مد را ساخته دست سرمایه داران می دانند و بر این باورند که این گروه با تقسیم مصرف کنندگان به طبقه های مختلف، به تولید کالا برای هر طبقه اقدام می کنند و با ایجاد نیازهای کاذب برای مصرف کننده، او را مغلوب بازی سرمایه داری خود می کنند تا به این وسیله، شرایط بقای خود را فراهم آورند.
تاثیر مدگرایی بر اقتصاد خانواده
در روایات اسلامی بارها تاکید شده است که فرزند زمان خود باش این امر به معنای آن است که از نظر سبک زندگی به زمان خود تأسی کن و از آن جدا و دور نباش. در زمانی که ندانستن رایانه، بی سوادی و استفاده از اینترنت و کار با رایانه دانش تلقی می شود، داشتن رایانه، کار با آن و استفاده از تلفن همراه و وسائل ارتباطی مدرن مدگرایی منفی و غیرسازنده تلقی نمی شود.
اما استفاده های افراطی از یک نوع وسیله یا طرز پوشش و تقلید کورکورانه مساله ای نیست که بتوان آن را مدرن بودن و همراه با زمان پیش رفتن دانست.
از آنجا که یک مدگرا باید به روز باشد و «مرگ انواع مدهای قدیم» و «تولد مدهای جدید» بسرعت روی می دهد، شخص مدگرا ناچار است هزینه های زیادی برای پیروی از مد بپردازد. این مساله آنجا اهمیت بیشتری می یابد که مدگرا، توان مالی کافی برای «به روز بودن» نداشته و برای رسیدن به خواسته هایش ناگزیر باشد با گرفتن وام های بانکی و قرض های دوستانه از آینده خود خرج کند. گاهی فشار وارده به خانواده و سرپرست خانوار برای چنین اقدامی سبب بروز مشکلات روحی و ناهنجاری های اجتماعی نیز می شود.
حمیدرضا ترکمندی کارشناس مسائل اجتماعی در این باره می گوید: در بسیاری از خانواده هایی که جذب مدگرایی شده اند هزینه های بسیار بالایی به جای این که برای اموری چون مطالعه، علم افزایی و بهداشت مصرف شود، برای خرید مواد آرایشی، تغییر پوشش و لباس و اسراف صرف می شود.
وی با اشاره به این که هزینه مدگرایی به نحوی دور ریخته می شود، تصریح می کند: این هزینه به جای این که در خدمت اقتصاد خانواده قرار گیرد، مستقیما به جیب تولیدکنندگان یا کپی برداران از محصولات خارجی می رود و موجب آلودگی ظاهری جامعه، رواج تقلید کورکورانه و چشم و همچشمی، نگرانی و استرس، مقبولیت ظاهری و مطابق مد روز بودن، صرف وقت، حواس پرتی، نداشتن انگیزه و رغبت به تحصیل، گرفتار شدن در آسیب های اجتماعی و غرور کاذب می شود.
شاید باور نکنید مدگرایی در همه جا خودنمایی می کند و علاوه بر پوشش و مدل آرایش مو و صورت، تغییر دکوراسیون لوازم منزل و خرید مبلمان چند ده میلیونی، ظرف های تزئینی چند میلیونی و سرویس های چینی میلیونی، خرید انواع لوازم خانگی و آشپزخانه نیز یکی از مواردی است که کمر اقتصاد خانواده ها را شکسته است. پیشتر ها وقتی به کابینت های آشپزخانه برخی منازل سر می زدیم، می توانســــتیم انواع سرخ کن، ساندویچ ساز، همه کاره، قهوه ساز و غذاساز را ببینیم که مدت ها از آن استفاده نشده و تنها با انگیزه به روز بودن خریده شده اند، اما این روزها حتی مدل های چند میلیونی کابینت های آشپزخانه، انواع هود، فر، گاز رومیزی و حتی یخچال های سایدبای ساید است که محل تقاضای چشم و هم چشمی و رو به مد بودن خانواده ها قرار گرفته و اگر خانواده ای به فرض یخچال ساید بای ساید نداشته باشد گویی از زندگی عقب است و خانه او امروزی نیست.
ماجرا به جایی رسیده که بسیاری از کارشناسان اقتصادی بر این باورند که صنعت لوازم خانگی بر رواج این گونه مدگرایی و تبلیغ جان می گیرد.
به گفته محمدرضا دیانی، رئیس انجمن تولیدکنندگان لوازم خانگی، بازار لوازم خانگی ایران با کل بازار خاورمیانه برابری می کند. کار به اینجا تمام نمی شود؛ مد شدن سفرهای خارجی نیز یکی از این معضلات است. در حالی که کشورمان مناطق توریستی و دیدنی و منحصر به فرد زیادی دارد برخی افراد حتی برخلاف میلشان به سفرهای خارجی می روند تا از بقیه عقب نمانند. این سفرها نه تنها هزینه زیادی به اقتصاد خانواده تحمیل می کند، بلکه برخی از آنها به کشورهایی صورت می گیرد که آداب و رسومشان با ما یکی نیست و اختلاف فرهنگی موجب می شود افراد خانواده تحت تاثیر فرهنگ غلط غربی قرار گیرند.
شاید باورکردنی نباشد، اما مدهای جراحی زیبایی نیز حکایتی است که با تمام عجیب بودنش واقعیت دارد. رواج جراحی های زیبایی که به دلیل مد صورت می گیرد، یکی از مسائلی است که این روز ها هزینه بسیاری به خانواده ها تحمیل می کند.
جراحی بینی یکی از جراحی های متداولی است که علاوه بر زنان، مردان نیز به آن روی آورده اند. براساس آماری که از سوی انجمن جراحان فک و صورت ارائه شده، حداقل سالانه ۲۰۰ میلیارد تومان هزینه جراحی بینی در ایران می شود. این درحالی است که بیشتر این جراحی ها نه برای سلامت، بلکه به تبعیت از هنرپیشگان خارجی و مد سال انجام می شود و به قولی سر بالا یا سر پایین بودن بینی نوعی مد است.
جالب آنجاست که این جراحی ها تنها منحصر به بینی نیست و این روزها گسترش بیشتری پیدا کرده است. از جمله این جراحی ها می توان به عمل زیبایی برداشتن موهای زائد با لیزر، گذاشتن گونه، کشیدن پوست صورت، ارتودنسی دندان و کلفت و نازک کردن لب ها اشاره کرد.
اکرم عباسی روان شناس در این باره می گوید: در بسیاری موارد این عمل ها ضرورتی ندارد و فقط شخص به دلیل کمبود اعتماد به نفس و مد آنها را انجام می دهد، اما جالب آنجاست که اعتماد به نفس کاذبی که از طریق جراحی به دست میآید در کوتاه مدت از بین می رود و فقط هزینه های گزاف روی دست متقاضی باقی می گذارد. نکته قابل تامل این که تاثیر برخی از این اعمال جراحی مانند بوتاکس نهایتا شش ماه است و برای باقی ماندن این تاثیر به مدت دائم باید این تزریق هر ۴ ماه یکبار تا ۵ یا ۶ بار انجام شود و در نهایت شخص برای این که از دیگران عقب نماند هزینه گزافی به خانواده تحمیل می کند.
تشخّص و منحصر به فرد بودن
مدگرایی منحصر به مصرف گرایی نیست، بلکه اغلب رابطه مستقیمی با غربگرایی دارد. مدها و مدل ها در حال تغییر و غربی شدن است و دنیای غرب با ایجاد مصرف زدگی و مدزدگی توانسته به بازار بسیاری از کشورهای در حال توسعه ازجمله ایران دست یابد و می توان گفت مد یکی از ابزارهای جنگ نرم غرب به شمار می رود.
بسیاری بر این باورند که رفتار و منش غربی ها یک برتری اخلاقی به حساب می آید و نه تنها باید در چگونگی پوشش و رفتار از آنها الگو گرفت بلکه حتی باید از مارک ها و نشان های غربی نیز در کالاهای مورد نیاز استفاده کرد و هر کالایی که مارکی خارجی و مطرح داشته باشد مقبول و باکیفیت محسوب می شود.
این الگوگیری تا آنجا پیش رفته که برخی محققان بازاریابی جهان، برند را یک امضا، آبرو و حاشیه امن برای مشتری می دانند و عده ای دیگر برند را خوش نامی و هویت معنا می کنند.
اکرم عباسی روان شناس در این باره می گوید: وقتی در خانواده لوازم خارجی را نمونه ای از کیفیت و دوام می دانند و اطرافیان مدام از از بی کیفیتی کالاهای ایرانی و مقبولیت کالاهای خارجی سخن می گویند و برای خرید تنها برندهای خاصی انتخاب می شود و هیچ کس ارزیابی خاصی درخصوص ضرر و زیان خرید کالاهای غربی نمی کند، نمی توان انتظار داشت توجه به مارک یا برند مطرح نباشد.
او برندگرایی را رفتاری مرتبط با پیروی از مدهای روز جهانی و مدگرایی می داند و در این باره عقیده دارد استفاده از این محصولات بین بسیاری از افراد بویژه افراد مرجع رفتاری مانند هنرپیشگان و ورزشکاران رواج پیدا کرده و همین موضوع باعث گرایش جوانان اعم از ثروتمند و غیرثروتمند به برند و مد شده است.
به نظر می رسد پرداخت ۳ میلیون تومان برای یک تی شرت یا ۱۰ میلیون تومان برای یک دست کت و شلوار تنها برای به رخ کشیدن ثروت و تمکن مالی است و با این هدف انجام می شود که فرد به دیگران ثابت کند توانایی خرید محصولاتی با این قیمت را دارد.
اکرم عباسی می افزاید: این گروه به دلیل کمبودهایی که دارند ابزاری بجز برند برای عرضه خود ندارند و تنها با صرف هزینه های هنگفت، در پی مطرح کردن خود در جامعه هستند. حتی چنین برخوردی باعث شده است که بسیاری از سوءاستفاده کنندگان اقتصادی یا حتی تولیدکنندگان داخلی برای فروش کالای خود دست به تقلب بزنند و جنس خود را با برند خارجی غربی به فروش برسانند.
برای مثال می توان گفت بسیاری از فروشندگان و تولیدکنندگان ایرانی که در گسترش برند نقش مهمی ایفا می کنند با سفر به برخی کشورها و وارد کردن پوشاک قاچاق به داخل کشور یا الگوبرداری از مدل های خارجی شروع به تولید می کنند و در نهایت با چسباندن یک مارک، لباس ایرانی را به لباس مارک دار خارجی تبدیل می کنند و این جنس را با قیمتی بالاتر به فروش می رسانند.
چنین مسائلی ناشی از ناآشنایی جوانان با موضوع برند و مارک یا بی اعتمادی آنها به کالای ایرانی است. بسیاری از کالاهای خارجی موجود در این برندها از تولیدات چین است که به کشور وارد می شود و کیفیت بسیاری از آنها نازل تر از محصولات ایرانی است و تنها در این میان این مارک است که بازار را تصرف می کند.
تاثیر ماهواره و اینترنت
اما فقط اینها نیست، این روزها مدگرایی ابزار تازه ای هم یافته و آن گسترش وسایل ارتباط جمعی و فناوری های جدید رایانه ای و تلفن همراه و ماهواره است که باعث شده نه تنها جوانان و نوجوانان بلکه بزرگسالان نیز به رفتارها و هنجارهای متضاد با ارزش های جامعه روی بیاورند.
کالای مد شده در ماهواره، با خود شیوه های جدید رفتاری، هنجاری و ارزش های کاذب به همراه می آورد و فناوری علمی ابزاری برای انتقال این هنجار و ارزش شده است.
تبلیغات ماهواره ای برای همگان شناخته شده، اما این روزها استفاده از صفحات اینترنتی برای ارائه انواع مدل ها براحتی رایج شده است. صفحات مد و فشن در قالب شبکه های اجتماعی یافت می شود و کافی است با یک جستجوی کوچک وارد دنیایی از مدل های عجیب و غریب شد که به صورت اینترنتی به فروش می رسد. حتی خیلی از افراد، گروه های مجازی برای دستیابی به مد راه می اندازند و این گونه مدگرایی را ترویج می کنند.
از سوی دیگر بسیاری از افراد نیز گوشی های هوشمندی دارند که بسادگی می تواند با یک اپلیکیشن ساده، اتصال فرد به اینستاگرام را فراهم کند. ذات شبکه اجتماعی اینستاگرام که یک شبکه اجتماعی عکس محور است زمینه را برای عرضه لباس و مد فراهم می کند و کاربران در کنار دیدن و لایک کردن عکس دوست و آشنا در این شبکه اجتماعی، می توانند فارغ از ترافیک شهر، آخرین مدهای سال را در صفحات مخصوص آن ببینند، پسند کنند و بخرند و حتی در منزل دریافت کنند. در این موارد هیچ گونه نظارتی وجود ندارد و افراد براحتی هر گونه کالایی را با هر کیفیت و ارزشی ارائه می کنند.
در حقیقت بسیاری از رسانه های گروهی به کمک تبلیغات و مدهای جدید نیازها و الگوهای جدیدی برای افراد ایجاد می کنند که بعضی از این الگوها با فرهنگ و ارزش های جامعه ما هیچ تناسبی ندارد و باعث مشکلات اجتماعی و خانوادگی می شود. بنفشه حسن وند، روان شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه نیز در این باره می گوید: وظیفه نهادهای فرهنگی و رسانه های جمعی این است که هویت این مدها را برای خانواده ها شناسایی کنند و به آن ها بگویند هر مدی نشان دهنده ویژگی چه نوع اشخاصی است. بسیاری از افرادی که به سمت گرایش های ظاهری خاصی تمایل پیدا می کنند، از شناسنامه مد و دیدگاهی که پشت آن است آگاه نیستند و اگر این آگاه سازی صورت گیرد، افراد از انحراف های رفتاری پشت پرده مد مطلع می شوند و چه بسا مدی را که قبلا استفاده می کردند کنار بگذارند و مدهای ساده تری را انتخاب کنند.وی ادامه داد: ما باید برای علاقه جوانان در مقابل این همه تبلیغات و مدل هایی که در برنامه های شبکه های ماهواره ای مختلف وجود دارد، پاسخی داشته باشیم و مدل هایی را به آنها ارائه دهیم که در عین آن که جذاب هستند مناسب با فرهنگ دینی و مذهبی مان نیز باشند.
مد خوب، مد بد
اما سوال این است آیا به روز شدن و متنوع بودن بد است یا خوب؟ نباید فراموش کرد مد به دلیل این که نوعی نوآوری محسوب می شود پیامدهای مثبتی به دنبال دارد، اما زمانی که مد با هنجارهای رایج در جامعه و فرهنگ آن در تضاد باشد، تنش به دنبال خواهد داشت و در نهایت تنش به فروپاشی هنجارهای مسلط یا جایگزینی ارزش ها و هنجارهای جدید می انجامد.
دکتر عباسی، روان شناس در این باره معتقد است ایجاد نشاط و شادابی، بیرون آمدن از کسالت و یکنواختی و ارضای هیجان ها، از پیامدهای مثبت مد است و پیامدهای منفی مدگرایی نیز، متکی شدن شدید فرد به دیگران، حتی در تعیین افکار و اعمال، تاثیرپذیری از گروه های مختلف و خدشه دار شدن هویت فردی خواهد بود. وی می افزاید: یکی از تبعات شوم و تخریب کننده مد وابستگی به بیگانگان و تهدید اصالت فرهنگی جامعه است. به بیان دیگر، غرب به عنوان یکی از اصلی ترین و عمده ترین کانون های ترویج و صدور مد علاوه بر تهدید و تهاجم فرهنگی ـ که رهبر معظم انقلاب از آن با عنوان ناتوی فرهنگی یاد کردند ـ وابستگی فرهنگی و اقتصادی جوامع را ایجاد می کند و برای خود بازار مصرف گسترده در کشورهای گوناگون به وجود می آورد.
این روان شناس با بیان این که جوانی که دغدغه ذهنی او به روز بودن و تنوع طلبی در قالب تمایل و تهدید مارک ها و برندهای گوناگون است، سرمایه شخصی و ملی خود و جامعه را به خارج تزریق می کند، اظهار می کند: این امر خیانت به کشور است که در هر صورت چه جاهلانه باشد و چه آگاهانه، اثرات مخربی برای فرهنگ و اقتصاد جامعه به همراه می آورد. این نوع مدگرایی پیش از آن که در چارچوب نوگرایی مطرح شود بیشتر مؤید دهن کجی به ارزش ها و مصلحت خود و جامعه در میان مدت و درازمدت است. در حقیقت نباید فراموش کنیم که انسان روحیه ای تنوع طلب دارد و از ضرورت های زندگی و روابط انسانی تمایل به خودآرایی است، اما اگر این ضرورت از روی غفلت یا ضعف روحی از مسیر طبیعی و صحیح خود خارج شود به خودنمایی تبدیل می شود که در این صورت آثار مفید خودآرایی به آثار سوء خودخواهی بدل می شود.
بسیاری از کارشناسان معتقدند شرایط قابل قبول برای پذیرش مد عبارت است از متناسب بودن با فضا و موقعیت زمانی و مکانی، خارج نشدن از حدود الهی، متناسب با سن و جنس فرد، تبلیغ نکردن برای دشمن خدا و ضرر نداشتن برای بدن است و ایجاد آشفتگی های روحی و روانی، ایجاد شهرت، آسیب رساندن به بدن، سست شدن پیوند صمیمی خانواده ها بر اثر خواسته ها و خودخواهی ها، تنوع طلبی کاذب و تحمیل هزینه های سنگین بر خانواده از آسیب های مهم مدگرایی در جامعه محسوب می شود.
اکرم عباسی، روان شناس در این باره معتقد است: ما مسلمان هستیم و در جامعه ای مذهبی زندگی می کنیم، بنیان خانواده هایمان نیز دینی است. پس باید از الگویی پیروی کنیم که متناسب با شخصیت و ظرفیت دینی و مذهبی مان باشد و اگر بخواهیم از آسیب های مدگرایی غربی مصون و در امان بمانیم باید از آموزه ها و الگوهای دینی و مذهبی بهره بگیریم و مهم ترین بنیان در این زمینه خانواده است.
وی با بیان این که نمادهای مختلف مد ها و آیین های ساختگی ابتدا وارد زندگی افراد می شود، می افزاید: نمادهایی در شکل های انگشتر، گردنبند، مدل مو، لباس و بسیاری چیزهای دیگر وارد خانواده می شود و وقتی خانواده با آن نماد و شکل خو گرفت، لاجرم به سمت آن گرایش سیاسی و اجتماعی هم سوق پیدا می کند. به هر حال مد تا آنجا که باعث تنوع، رفع خستگی، احساس آرامش، اعتماد به نفس و شادابی و نشاط شود بد نیست، اما فراموش نکنیم اگر مقهور این پدیده شویم، مد بر ما فرمان می راند و آرامش اولین چیزی است که در این راه از دست می دهیم چرا که همیشه باید بدویم تا از دنیای رنگارنگ مد عقب نمانیم.
گیتی آذری