عصبانیت، خشم و چرایی بوجود آمدن آن را بهتر بشناسید

آن چه از این مقدمه می توان نتیجه گرفت، این است که در واقع بر خلاف اعتقاد عامه مردم آدم های خشمگین، لزوما انسان های قلدر و قدرتمندی نیستند.
اگر قرار باشد بین ما و مخاطبین که شاید قرار نیست بیش از یکی دو بار در تمام طول زندگی با آن ها روبرو شویم مجادله ای اتفاق بیفتد، شاید خیلی پیامدی برای ما و آن اشخاص نداشته باشد چرا که دیگر قرار نیست با او روبرو شویم. اما اگر ما در رویارویی با مثلا همکارمان، دوستمان یا اعضای خانواده مان به شکل مداوم رفتارهای خشمگینانه خود را به نمایش بگذاریم آسیب پذیری خود را با این کار افزایش می دهیم، چرا که این حالت عصبی ممکن است هر روز تکرار شود و این تکرر باعث ضعیف شدن ما می گردد.
دو تا از سرشاخه های اصلی احساسات که می توان آن ها را عوامل به وجود آمدن خشم به حساب آورد، احساس ترس و احساس تحقیر شدن و مورد توهین قرار گرفتن است. احساس ترس می تواند با هر طور احساس خطر و پیشبینی آسیب دیدن همراه باشد.
همه انسان ها موجوداتی آسیب پذیر هستند و قبول این آسیب پذیری به عنوان نقطه ضعف خیلی کار آسان و راحتی نیست، زیرا انسان دوست دارد خود را موجودی قدرتمند و بدون نقص بداند. وقتی ما با آدم های دیگر در مجادله و تعارض قرار می گیریم، آن ها این نقاط ضعف را مورد اشاره و حمله قرار می دهند و به همین علت احساس خشم و عصبانیت ما بر انگیخته می شود.
روشهای کنترل خشم و عصانیت
در علم روانشناسی (رویکرد شناختی) روانشناسان معتقدند احساسی در شخص به وجود نمی آید مگر این که او برداشتی نسبت به شرایط داشته باشد. یعنی معمولا زیر هر احساسی یک فکر و باور نهفته است. پیش زمینه ذهنی یا تاریخچه ذهنی می تواند در شکل گیری این احساسات بسیار تاثیر گذار ظاهر شود.
پس برای این که بتوانیم خشم و عصبانیت خود را کنترل کنیم ابتدا باید بفهمیم که علت خشممان چیست، آیا این است که مورد توهین واقع شدیم؟ ایا تحقیر شده ایم؟ منافعمان به خطر افتاده؟، می ترسیم؟ و... سپس باید برداشت خود را بررسی کنیم تا ببینیم که آیا واقعی است یا یک برداشت اشتباه است. در این صورت دو حالت برای ما پیش می آید، یا برداشتمان غیر منطقی و اشتباه بوده که در این صورت باید آن را با یک برداشت منطقی و بهتر جایگزین کنیم یا این که برداشتمان منطقی و درست بوده است. در این حالت باید سعی کنیم واکنش مستقیم به طرف مقابل نشان ندهیم و بدنبال واکنش های سازگارانه می رویم.