۱۰ نکته مهم درباره تشخیص افراد جامعه ستیز خودشیفته

اما وقتی در مسیر زندگی با کسانی برخورد میکنیم که چنین باوری ندارند به شدت شگفتزده میشویم. در بعضی موارد این فرد ممکن است یک جامعه ستیز خودشیفته (narcissistic sociopath) باشد، یعنی فردی با ترکیب ویژگیهای منحصربهفرد که موجب شده است ردی از ویرانی و تباهی در زندگی شخصی و شغلی او به جا بماند.
چون تشخیص دقیق و قطعی افراد «جامعه ستیز خودشیفته» ممکن نیست «کتاب راهنمای تشخیص اختلالات روانی» به شناخت دو اختلال شخصیتی موجود در این افراد می پردازد: یکی اختلال شخصیتی خودشیفتگی (NPD) و دیگری اختلال شخصیتی جامعه ستیزی (APD) کسانی که هردوی این اختلالات رفتاری را دارند، می توان «جامعه ستیز خودشیفته» نامید. معمولا تصور میشود میتوان افراد جامعه ستیز خودشیفته را تشخیص داد اما باید گفت که شناخت آنها کار چندان ساده ای هم نیست.
بعضی آدمها ممکن است ویژگیهای یک جامعه ستیز خودشیفته را از خود بروز بدهند – اما، شایان ذکر است فقط وقتی الگوهای رفتاری شدید باشند و در زندگی او یا زندگی اطرافیانش دخالت کنند وی را به صورت بالقوه دچار اختلال شخصیتی به حساب می آوریم.
۱. تشخیص جامعه ستیز خودشیفته
ممکن است بعضی از افراد ویژگیهایی یک جامعه ستیز خودشیفته را داشته باشند اما نکته مهم این است که اگر الگوهای رفتاری آن شخص در زندگی خودش و اطرافیان ایجاد مشکل کند در آنصورت میتوان آن را اختلال شخصیتی به شمار آورد.
به طور کلی، اختلال شخصیتی به الگوهای ناسالم و سفت و سخت فکری و رفتاری بر میگردد که در عملکرد اجتماعی، کاری و درسی مشکل ایجاد میکند. اکثر آدمهای دارای اختلال شخصیتی نمیدانند دچار این مشکل هستند و به خاطر مشکلاتی که برای خودشان به وجود میآورند سایرین را سرزنش میکنند.
۲. معیارهای اختلال شخصیتی خودشیفتگی
طبق کتاب DSM-5 ، اختلال شخصیتی خودشیفتگی «یک الگوی فراگیر از بزرگ نمایی، نیاز به تحسین و نبود همدلی است که از سنین پایین شروع میشود و در زمینههای مختلفی حضور دارد.
به علاوه، برای تشخیص اینکه کسی به NPD دچار است آن فرد باید تعداد پنج مورد یا بیشتر از این ویژگیها را داشته باشد:
۱. داشتن حس اغراق شدهی مهم بودن (بزرگنمایی موفقیتها و تواناییها)
۲. گرفتار رویاهای قدرت، کامیابی، جذابیت فیزیکی و عشق بودن.
۳. اصرار داشتن به احساس متفاوت و برتر بودن که بهنظرشان فقط عدهی محدود و مشابهی آنها را درک میکنند یا اینکه فقط باید با آن افراد در ارتباط باشند.
۴. نیاز به تعریف و تمجید بیش از حد داشتن
۵. دارا بودن حس برتری و نیاز به رفتار مطلوب یا تمجید از سوی سایرین
۶. استعمار دیگران برای دستیابی به اهداف شخصی.
۷. نداشتن همدلی در قبال نیازها و احساسات سایر مردم
۸. حسادت داشتن به دیگران یا اینکه فکر کند دیگران هم به او حسادت میکنند
۹. رفتارها و دیدگاههای متکبرانه
افراد دچار این اختلال ممکن است گفتگوها را انحصاری کنند و به سایر افراد با احساس برتری و بالاتر بودن رفتار کنند و آنها را به دیدهی حقارت بنگرند.
آنها از شما برای رسیدن به خواستهّهایشان استفاده میکنند و برایشان مهم نیست کسی در این مسیر آسیب ببیند یا نه.
افراد دچار NPD با پیامدهای منفی بسیاری از اختلال شخصیتشان دست به گریبان هستند. بعضی از این مشکلات عبارتند از:
– با قبول هر گونه انتقادی مشکل دارند
– اگر فکر کنند با آنها خوب رفتار نمیشود به راحتی بی حوصله و عصبانی می شوند
– به راحتی احساس تحقیر میکنند و در روابط دچار مشکل هستند
– سعی میکنند دیگران را تحقیر کنند تا خودشان را برتر جلوه دهند
– در مواجهه با احساسات و رفتارهایشان مشکل دارند
– در مقابل استرس و در سازگاری با تغییرات دچار مشکل میشوند
– اگر به چیزی که به نظرشان ایده آل است دست نیابند افسرده میشوند
– در خفا احساس ناامنی، آسیب پذیری و پستی می کنند و اعتماد به نفس بسیار ضعیفی دارند.
۳. معیارهای اختلال شخصیتی جامعه ستیزی (APD)
اختلال شخصیتی جامعه ستیزی یک الگوی فراگیر نادیده گرفتن و نقض حقوق دیگران است که معمولا از سن پانزده سالگی به بعد اتفاق میافتد.
به علاوه، فرد باید حداقل سه مورد از این ویژگیها را داشته باشد تا بتوان او را دچار APD تشخیص داد:
– ناکامی در رعایت اصول و قوانین اجتماعی که منجر به ارتکاب جرم و بازداشت می شود
– درگیر حیله و مکر بودن (دروغ، استفاده از نام مستعار، پرداخت نکردن بدهیها و . . .)
– عدم پیشرفت و درجا زدن
– کج خلقی و عصبانیت (که منجر به درگیری فیزیکی می شود)
– نادیده گرفتن سلامت و امنیت دیگران
– عدم مسئولیت پذیری در نگه داشتن شغل، تمام کردن تحصیلات یا ماندن بر سر تعهدات مالی
– نداشتن حس ندامت در قبال آزار و اذیت دیگران
شخص باید حداقل هجده ساله باشد و علایمی از این اختلال را در سن پانزده سالگی نشان داده باشد.
۴. جامعه ستیز خودشیفته
حالا که تصویری از اختلال شخصیتی خودشیفتگی و اختلال شخصیتی جامعه ستیزی در اختیار داریم میتوانیم به درکی درست از یک انسان جامعه ستیز خودشیفته برسیم. برای اینکه کسی در این دسته بندی جای بگیرد هر دو روش تشخیصی را (NPD – APD) باید بر روی او انجام داد.
یک تصویر از شخصی که در زندگی کمبود همدلی دارد آغاز میشود. خودشیفتگی با ویژگیهای اختلال شخصیتی جامعه ستیزی شدت میگیرد و به پیامدهای بدتری میانجامد. این فرد انسانی سرد و بی عاطفه است اما همچنان به دنبال تعریف و تمجید دیگران (انگار که سزاوار آن است) نیز خواهد بود. او سایرین را تحقیر و گمان میکند اگر از افراد دیگر برای پیشبرد اهداف خود استفاده کند، کار درستی انجام داده است.
شخص جامعه ستیز فقط در صورتی به سایرین فکر میکند یا اهمیت میدهد که برای او منفعتی داشته باشند در حالیکه شخص خودشیفته بیشتر به دنبال دیده شدن از سوی دیگران است. وقتی این دو شرایط را کنار هم قرار میدهیم تصویر کسی ظاهر می شود که به دنبال قدرت و توانایی کنترل است و از عشق و تحسین سایرین جهت سلطه و اغفال دیگران آنها استفاده میکند و تصور میکند سزاوار این تحسین و برتری است.
جامعه ستیزان هرگز احساس گناه نمیکنند و هرگز عذرخواهی، ندامت و پشیمانی از سوی آنها دیده نمیشود. حتی وقتی چنین افرادی با چنین خصوصیات رفتاری دچار مشکل میشوند (مثلا به زندان میافتند) هم از این رفتارها دست برنمیدارند. جامعه برای آنها شبیه یک بازی است که افراد داخل آن حکم مهرههای بازی را دارند.
هنگامی که او از مردم خسته میشود یا برایش کارایی لازم را ندارند به راحتی آنها را کنار میگذارد. فرد خوشیفتهی بدون ویژگیهای جامعه ستیزانه بعضی وقتها دچار احساس گناه و ندامت میشود و با روان درمانی میتوان به او کمک کرد. اما فرد جامعه ستیز خودشیفته به هیچ وجه درگیر آن احساسات نمیشود و همچنین نمیتوان با روان درمانی به او کمکی کرد. درمان هم برای او به منزلهی یک بازی است که پزشک معالج مهرهی بازی او به شمار میرود.
۵. نمونه یک فرد جامعه ستیز خودشیفته
به نظر شما آدم جامعه ستیز خودشیفته چگونه فردی است؟ با آنکه علائم و نشانههای مختلفی وجود دارد میتوان از ویژگی های کلی این دسته افراد به یک جمع بندی رسید. ممکن است این تیپ افراد را بیشتر در مجلهها و روزنامهها دیده باشید مثل کسانی که در قتلهای زنجیرهای یا رسواییهای مالی شرکت داشتهاند.
اکثر زندانیان از این دسته افراد هستند(طبق آمار جمعیت افراد مبتلا به این اختلال شخصیتی شامل 70 درصد در زندان در مقایسه با 2 تا 3 درصد در جامعه است). در انتهای این طیف شخصیتی میتوانیم کسانی را در جامعه و بین خودمان بیابیم که با کنار زدن سایرین در صدد بالا رفتن از نردبان هستند یا در یک اداره دولتی به ریاست خود مشغول هستند.
بخش ترسناک ماجرا اینجا است که دیدن و شناختن چنین اشخاصی کار بسیار سختی است. این افراد بسیار خوش تیپ، مرتب، شیک پوش و موفق به نظر میرسند. آنها حتی در امور خیریه هم مشارکت دارند نه به این علت که برایشان مهم است بلکه چون آن ها را خوب جلوه میدهد. از بیرون تشخیص این افراد بسیار دشوار است.
در موارد ویژه که آدمهای ثروتمند دچار این اختلال شخصیتی هستند تشخیص آنها بسیار دشوار میشود. انسان خودشیفته جامعه ستیز که صاحب یک شرکت است ممکن است به دلیل این اختلال شخصیتی اقساط مالی خود را پرداخت نکند و یا محصول شرکتش را به درستی به فروش نرساند.
بعضی از این آدمها بسیار زود عصبانی و وارد درگیری فیزیکی میشوند. ولی بعضی دیگر از لحاظ احساسی دچار مشکل میشوند. سوای هرگونه آسیبی که اینچنین افرادی به دیگران وارد میکنند، خودشان را از هرگونه چارچوب اخلاقی معاف میدانند و این مهمترین دلیل خطر آنها برای جامعه است.
۶. علل این اختلال
به ضرث قاطع نمیشود گفت دلایل به وجود آمدن این اختلالات شخصیتی (NPD – APD) چیست اما بیشتر محیط، ژنتیک و بیولوژی اعصاب نقش مهمی در این مشکل ایفا میکنند. این اختلالات در بین مردان بیشتر از زنان است و معمولا در سنین نوجوانی و جوانی بروز پیدا میکند. به همین خاطر می توان بعضی عوامل مانند نحوهی تربیت آدمها و عوامل تنش زا در محیط را در کنار ژنتیک و بیولوژی شخص برای پیدایش این گونه اختلالات تاثرگذار دانست.
۷. ویژگیهای مشترک افراد خودشیفته و افراد جامعه ستیز
ویژگیهای مشترک افراد مبتلا اختلال شخصیتی خودشیفتگی و جامعه ستیزی چیست؟ هردو گروه بسیار جذاب، کاریزماتیک، غیرقابل اعتماد، کنترل کننده، خودخواه و متقلب هستند. هردو در قبال رفتار خود هیچ مسئولیتی قبول نمیکنند. همچنین معمولا درک و بینش درستی از اختلال شخصیتیشان ندارند.
۸. مقایسه خودشیفتگی و جامعه ستیزی
تفاوت بین افراد مبتلا به اختلال شخصیتی خودشیفتگی و اختلال جامعه ستیزی در چیست؟ هرچند در این مقاله تلاش میکنیم افرادی را معرفی کنیم که ترکیبی از هر دو اختلال شخصیتی را دارند اما خالی از لطف نیست کمی هم درباره اختلاف این دو بدانیم. در کل بر این باور هستیم که عوامل ایجاد کننده هرکدام متفاوت است.
در مورد افراد خودشیفته باید گفت که نفس (ego) شخص همیشه در تلاطم و آشوب است و این عامل اصلی به وجود آورنده رفتارهای او است حال آنکه فرد جامعه ستیز را احساس علاقه به خودش (self-interest) کنترل میکند و بسته به و متناسب با موقعیت تصمیم میگیرد.
جامعه ستیزها مثل فریبکاران هستند اما خودشیفتهها مثل افرادی هستند که برای بهتر جلوهگر ساختن خودشان همیشه دست به تظاهر میزنند. آدمهای جامعه ستیز از تحت تاثیر قرار دادن دیگران برای ساختن نفس خود استفاده نمیکنند بلکه هدفشان رسیدن به برنامه هایشان است.
این افراد در مقایسه با خودشیفتهها کمتر لاف میزنند اما با تعریف و تمجید از دیگران از آنها برای رسیدن به هدف خود استفاده میکنند. جامعه ستیزها بیشتر به دنبال حساب کتاب هستند، اما خودشیفتهها بیشتر واکنشی به شمار میآیند. حتی ممکن است افراد جامعه ستیز برای رسیدن به یک هدف بزرگ شخصیت خودشان را زیر پا بگذارند و عذرخواهی هم بکنند. خودشیفتهها با سوء استفاده از دیگران برای موفقیت تلاش میکنند اما جامعه ستیزها برای رسیدن به هدفشان هر ریسکی (خطری) را به جان میخرند.
۹. درمان فرد دچار اختلال جامعه ستیزی خودشیفتگی
به نظر شما آیا برای اختلال شخصیتی خودشیفتگی جامعه ستیزی درمانی وجود دارد؟ متاسفانه میزان پیشرفت در درمان به مقدار بینش و آگاهی فرد نسبت به اختلالش بستگی دارد. با این حال شخص خودشیفته را میتوان درمان کرد اما افراد جامعه ستیز در مقابل درمان هم سعی در سوء استفاده از طرف مقابل (مثلا پزشک روانشناس) و رسیدن به اهداف خودشان دارند. به هر روی افراد دچار این دو دسته اختلال شخصیتی را میتوان با گفتار درمانی معالجه کرد.
خودشیفتهها هیچوقت خودشان اقدام به درمان نمیکنند مگر آنکه دچار مشکلی مثل افسردگی، مشکلات روحی و یا مشکلات زندگی مشترک با شخص دیگر بشوند و طرف مقابلشان اصرار به درمان داشته باشد.
افراد جامعه ستیز حتی اگر بر اساس حکم دادگاه مجبور به درمان بشوند، پی آن را نمیگیرند چون اصولا بر این باورند که ابدا مشکلی ندارند. درمان افراد مبتلا به اختلال شخصیتی خود شیفتگی معمولا بر مبنای ایجاد یک حس ارتجاعی مثبت از نفس درونی بیمار صورت میپذیرد. این کار بسیار دشواری است چون او این روند درمانی را توهین آمیز قلمداد میکند. از طرف دیگر افراد مبتلا به اختلال شخصیتی جامعه ستیزی به دیگران وابسته هستند. آنها عموما خانواده و نزدیکانی دارند و به وجود آوردن این تغییرات رفتاری و شخصیتی زیر نظر یک پزشک برایشان تابآوردنیتر است.
۱۰. نکتههایی دربارهی مقابله
مواردی که در ادامه میآیند به شما کمک کند افراد دچار اختلال شخصیتی خودشیفتگی جامعه ستیزی را آسانتر شناسایی کنید. آنها مدام شما را مقصر به حساب میآورند نه خودشان را. شما را به بار انتقاد میگیرند و با سکوت تنبیه میکنند. شما را مسئول اشتباهات و خطاهای خودشان میدانند؛ به شما احساس خاص بودن القا میکنند ولی ناگهان بدون هیچ دلیلی از این دیدگاهشان عقب نشینی میکنند. نسبت به قیافه و ظاهرشان وسواس دارند و نیازمند تعریف و تمجید دیگران هستند.
متاسفانه این چنین افرادی در یافتن آدمهایی برای اغفال بسیار موفق هستند. آنها خوب میدانند شما قابل اعتماد هستید و اشتباهات آنها را به گردن میگیرید چون نمیخواهید واقعیت را ببینند. به هر صورت هر وقت احساساتی مانند عصبانیت، عدم اعتماد و ترس در شما ظاهر شد، پس دلایل کافی برایتان وجود خواهد داشت. به این روش، ناهنجاری شناختی میگویند چون باور دارید که این فرد مانند ظاهرش بسیار موجه است.
اولین گام در مقابله با چنین فردی بازتفسیر واقعتها است. هرگز برای فردی که دچار این اختلال شخصیتی است منفعت حاصل از شک و تردید را به ارمغان نیاورید. شما انسان خوبی هستید و تلاش میکنید خوبی را در افراد دیگر هم ببینید، این را میشود درک کرد اما این دیدگاه ممکن است کار شما را دشوار کند.
ممکن در یک موقعیت زیان اجتماعی و مالی گرفتار بشوید و نتوانید از عهدهی آن برآیید. مهمتر از همه اینکه اگر رابطهی موجود به سوء استفاده آن فرد منجر شود باید هرچه سریعتر آن رابطه را قطع کنید.
اگر سوء استفادهای در کار نیست پس باید حد و مرزها و محدودیتهایی را لحاظ کنید و آگاه باشید فردی با چنین اختلالاتی را نمیتوان تغییر داد. تصمیم به رفتن یا ماندن در این رابطه کار راحتی نخواهد بود. باید از یکدیگر در مواجهه با شرایط مختلف شناخت کافی به وجود بیاید. جدل و بحث کردن با کسی که دچار این اختلالات است کمکی به بهبود او نخواهد کرد بلکه فقط رابطه را دچار چالش بیشتری میکند.
کلام آخر
اگر در بین اطرافیان خود کسی را سراغ دارید که دچار چنین اختلال شخصیتی است بدانید که تغییر دادن و درمان او تقریبا کاری بیهوده و محال است. بهترین راه آن است که با دانش و آگاهی کافی برای خودتان محدودیتها و حد و مرزهایی را تعریف و تعیین کنید و از آن شخص تا حد امکان دوری کنید. اگر زمانی احساس کردید که دارد از شما سوء استفاده میکند بهترین کار ممکن ترک رابطه و آن فرد است.
ترجمه : کامروا ابراهیمی