حکایتی بسیار جالب و خواندنی از موش

حکایتی بسیار جالب و خواندنی از موش
موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد …

همه گفتند: تله موش مشکل توست، به ما ربطی ندارد.

 

ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید،

 

از مرغ برایش سوپ درست کردند،

 

گوسفند را برای عیادت کنندگان سربریدند،

 

گاو را برای مراسم ترحیم کشتند

 

و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه می کرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد….!!

ارسال نظر